eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 24486  
تاریخ انتشار: 9 شهریور 1393
print

علیمردان شیبانی، نایب رییس انجمن صنایع نساجی:

هیچ صنعتی سرآمدتر از نساجی نیست

نساجی از صنایعی است که تجارت و بازرگانی بالایی را در بازارهای جهانی و بازار ایران به خود اختصاص داده است.

به گزارش ارانیکو و به نقل از نساجی نیوز سرمایه‌گذاری در صنعت نساجی ۵ درصد از سرمایه‌گذاری کل صنعت را به خود اختصاص داده است. سهم ارزش افزوده این صنعت چیزی حدود ۴ درصد از سهم ارزش افزوده کل صنعت تخمین زده شده و همچنین سهم این صنعت در تولید ناخالص داخلی حدود ۱۳ درصد برآورد شده است. همه این موارد نشان دهنده اهمیت این صنعت در بدنه صنعتی کشور است. برای بررسی وضعیت تولیدکنندگان و فعالان این صنعت و جایگاه امروز تولیدات صنعت نساجی ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان با دکتر علیمردان شیبانی، نایب رییس انجمن صنایع نساجی ایران گفت‌وگو کرده‌ایم. شیبانی عضویت در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران و ایران را نیز در کارنامه کاری خود دارد. صنعت نساجی جزو صنایعی بوده که در تمام این سال‌ها افت و خیز بسیاری داشته. روند تجارت تولید محصولات نساجی و صنعت نساجی از نگاه شما چگونه است؟
اینکه جامعه و دولتمردان نسبت به صنعت نساجی حساس شده و هم‌اکنون بیشتر به فکر رفع مشکلات موجود این صنعت افتاده‌اند مسئله بسیار خوبی است. صنعت نساجی صنعتی است که اولویت آن جزو رده‌های بالاست. به طوری که در

طبقه‌بندی «مزلا» بعد از غذا، پوشاک اولویت دوم جوامع است. هم‌اکنون ما راجع به صنعتی صحبت می‌کنیم که حدود ۹۷۰۰ واحد رسمی دارای پروانه بهره‌برداری در ایران مشغول فعالیت هستند. حدود ۱۱ درصد صنعت کل کشور مربوط به صنعت نساجی است. حدود ۴۰۰ هزار نفر کارگر به صورت مستقیم در این صنعت مشغول به کار هستند. حدود ۷۰ هزار میلیارد ریال سرمایه‌گذاری در صنعت نساجی شده که ۵ درصد از سرمایه‌گذاری کل صنعت را به خود اختصاص داده است. سهم ارزش افزوده این صنعت چیزی حدود ۴درصد از سهم ارزش افزوده کل صنعت است. همچنین سهم صنعت نساجی در تولید ناخالص داخلی حدود ۱۳درصد برآورد شده و ارزش تولیدات صنایع نساجی بر اساس اطلاعات مرکز آمار از ۳/۸ میلیارد دلار سال ۸۲ به حدود ۴ میلیارد دلار در سال ۹۲رسیده است. ارزش صادرات صنعت نساجی هم در سال ۹۲ حدود ۱میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار گزارش شده است. همه این موارد نشان دهنده اهمیت این صنعت در بدنه صنعتی کشور است.
چند درصد این صنعت در اختیار بخش خصوصی و چند درصد در اختیار بخش غیرخصوصی است؟
بیش از ۹۰ درصد این صنعت متعلق به بخش خصوصی است و واحدهایی که مربوط به بخش غیرخصوصی بوده عملا از گردونه تولید خارج شده‌اند.
تفاوت این۲ بخش در نوع مدیریت چیست؟
بخش خصوصی همیشه برای پایین آوردن قیمت تمام شده کالا و حفظ نیروی با ارزش انسانی خود تلاش مداوم و خستگی ناپذیری دارد، تا حدی که از خاموش کردن یک لامپ اضافی که به کاهش هزینه‌ها کمک کرده دریغ نخواهد کرد. این در حالی است که در بخش‌های غیرخصوصی از آنجا که بودجه اینگونه واحدها از محل دیگری تامین می‌شود دل‌مشغولی‌های بخش خصوصی مطرح نیست. در بسیاری از موارد محصول تولید شده در این بخش حتی به قیمتی پایین تر به فروش می‌رسد.
رقابت یا شرایط بودجه عامل از بین رفتن این بخش شده است؟
با قاطعیت تاکید می‌کنم که مدیریت در شرایط فعلی در سر پا نگه داشتن صنعت بسیارمهم است. در شرایط عادی اداره واحدها چندان کار دشواری نیست اما در شرایط غیرعادی، زمانی که ثانیه‌ها و ریال‌ها مهم هستند، مدیریت حرف اول را می زند. به‌طور قطع بخش خصوصی در این زمینه موفق‌تر عمل می‌کند. چون از روز اول واحدش را همچون فرزندش بوجود آورده و بزرگ می‌کند. به طور کلی باید به این حقیقت که در همه دنیای صنعتی پیشرفته به عنوان یک اصل پذیرفته شده، رسید که اقتصاد و صنعت باید آزاد باشد.
تولیدات محصولات نساجی ایران چقدر قدرت رقابت با محصولات خارجی را دارند؟
فرهنگ ایرانی همیشه خواهان بهترین‌هاست. به همین دلیل هم هست که برای تهیه ماشین‌آلات صاحبان صنایع نساجی همواره دنبال خرید بهترین و به روز ترین ماشین آلات با تاکید بر کیفیت بوده‌اند. بنابراین از نظر سخت‌افزاری(ماشین‌آلات) از بستر مناسبی برخورداریم. از نظر مواد اولیه هم می‌توان گفت در چند سال گذشته در تولید مواد اولیه مصنوعی از صفر به ۱۰۰رسیده‌ایم. به طوری که تا حدود ۱۰ سال پیش ۱۰۰ درصد مواد اولیه مصنوعی مورد نیاز کارخانه‌های نساجی از دیگر کشورها وارد می‌شد و در حال حاضر با تلاش جوانان برومند این سرزمین مقدس در بخش پتروشیمی و تولید محصولات پلیمری این وابستگی به حداقل یا در برخی بخش‌ها به صفر رسیده است. قطعا مطلع هستید که سنگ بنای این مجتمع‌های ارزشمند در دولت آقای هاشمی گذاشته شد و در تمام این سال‌ها آقای مهندس نعمت‌زاده با برنامه‌ریزی صحیح ومدبرانه و بعضا بلند پروازانه با استفاده از متخصصان عمدتا داخلی و نیروهای جوان و آماده به کار این مهم را به سر منزل مقصود رساند.
به طوری که امروز با وجود همه مشکلات ناشی از تحریم‌های ناعادلانه خارجی نه تنها بیشتر مواد اولیه مورد نیاز صنایع داخلی در این مجتمع‌ها تولید می‌شود بلکه با توجه به کیفیت بالا قادر به صادرات محصولات پتروشیمی نیز هستیم. از نظر نیروی انسانی هم با قاطعیت می‌توان گفت هر گاه که زمینه پیشرفت و فعالیت فراهم باشد نیروی کاری سرآمد، فعال و متعهد در پهنه این سرزمین خدایی آماده کار و تلاش و خلاقیت می‌باشند.
با این اوصاف به نظر شما تولیدات ایران در صنعت نساجی، چه در بخش پوشاک و چه در بخش تولیدات صنعتی قادر به رقابت با رقبای خارجی هستند؟
در بخش پوشاک باید گفت یکسری از دلایل گرایش نداشتن به تولید پوشاک نداشتن توانایی نیست. اینکه چه شده که صنعتگرایرانی برای تولید پوشاک و لباس از انگیزه و توان بالایی برخوردار نیست، به قوانین برمی‌گردد در بسیاری از موارد قوانین حاکم مزاحم هستند. به عنوان نمونه،‌ در ۱ واحد دوزندگی تعدادزیادی نیروی انسانی از بخش چرخکاری گرفته تا

باربری و برشکاری و... مشغول به کار هستند. با این قانون کار و قوانین حاکم، صنعتگر سعی می‌کند تا حد ممکن رو درروی اجرایی نشدن قوانین قرار نگیرد. بنابراین تولیدکننده برای فرار یا دوری از برخورد با این‌گونه موارد، به سمت تولیداتی کشیده می‌شود که به تعداد نیروی کار کمتری نیاز داشته باشد. در این بخش از تولیدات نه تنها کسی به راحتی نمی‌تواند با محصولات ما رقابت کند بلکه در بسیاری از بازارها از رقبا جلوترهم هستیم.
بنابراین بسیاری از بخشنامه‌ها – دستورالعمل‌ها قوانین موجود در بخش کار و بیمه‌های اجتماعی، قوانین تعرفه ها،قوانین صنعتی، قوانین گمرکی – مقررات بسیار سختگیرانه بانکی همگی دست به دست هم می‌دهد و برای تولیدکننده مشکلاتی را ایجاد می‌کند که در نهایت منجر به کاهش تولید و یا موفق نبودن در بازار رقابتی با همتایان خارجی می‌شود.
در مورد ارزش افزوده تولیدات صنعت نساجی گفتید. اقتصاد ایران چقدر از این ظرفیت بهره می‌گیرد؟
در مجموع ارزش افزوده کالای تولید نساجی (پارچه و پوشاک) قابل قیاس با ارزش افزوده بخش‌های میانی و اولیه این صنعت نیست. مثلا ارزش افزوده نخ پنبه به عنوان یکی از مواد اولیه تولیدات نساجی قابل قیاس با پوشاک نیست. قیمت فروش ۱ کیلو پنبه حدود ۸۰۰۰ تومان است و هر کیلو نخ حاصل از این پنبه به ۲۰۰۰۰ تومان می‌رسد و وقتی نخ تبدیل به پارچه و لباس می‌شود در ارقامی بسیار بسیاربالاتر از این‌ها به فروش می‌رسد. حال چرا تولیدکننده وصنعتگر ایرانی به سمت این قسمت تولید نمی‌رود موضوعی است که باید آسیب شناسی شود. هیچ تولیدکننده‌ای از کسب درآمد بدش نمی‌آید. با همه گفته‌ها متاسفانه آن‌طور که باید از مزیت ارزش افزوده تولیدات این صنعت در قسمت نهایی که بالاترین ارزش افزوده را به همراه دارد، استفاده نمی‌شود.
گفتید صنعت نساجی ایران امروز در تامین مواد اولیه مصنوعی با توجه به تولیدات واحدهای پتروشیمی مشکلی ندارد. در مورد تامین مواد اولیه طبیعی وضعیت چگونه است؟
در مورد مواد اولیه طبیعی مشکل بسیار است. نیاز ما به پنبه، به عنوان ماده اولیه طبیعی تولید نساجی،‌ بر اساس تعداد ماشین‌های نصب شده و فعال چیزی حدود ۱۹۰ هزار تن در سال است. این در حالی است که کل تولید پنبه ایران طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی در سال‌های اخیر حدود ۶۰ هزار تن در سال است. بقیه این نیاز باید از طریق واردات تامین شود و برای این واردات قوانین دست و پا گیر بسیاری وجود دارد. بنابراین بخشی از مشکلات به قوانین دست و پاگیروارداتی باز می‌گردد که در نهایت منجر به کاهش تولید داخل و از بین بردن قدرت رقابت می‌شود.
این قوانین کدامند؟
به عنوان نمونه سالیان پیش قانونی به تصویب رسیده بود که بر اساس آن پنبه‌های وارداتی در فلان کشورها آلوده به کرم سرخ بوده و اجازه واردات نداشت. یا اینکه پنبه وارداتی از فلان کشور باید حتما در فضای خلأ نگهداری شده و ضد عفونی شوند. این در حالی است که سالیان سال است که نسل کرم سرخ از بین رفته و دیگر مسئله‌ای به این نام وجود ندارد. اما قوانین وضع شده هنوز لازم‌الاجراست. امروز در شرایط پیشرفت علم و فناوری دیگر اجرای قوانین وضع شده سالیان گذشته ضروری نیست و باید قوانین جدید وضع شود.
از بحث قوانین دست و پا گیر که بگذریم، فعالیت تولید صنایع نساجی سال‌های گذشته چگونه بود؟
مسلما بخش نساجی وتولیدکنندگان و فعالان این بخش در ۸ سال گذشته با مشکلات بسیاری مواجه بودند و سختی‌های بسیاری را متحمل شده‌اند. تحریم‌ها مشکلات بسیاری را ایجاد کرد و با بروز مشکلاتی از قبیل نبود گشایش ال‌سی‌ها، محدودیت اعتبارات بانکی، جلوگیری از واردات قطعات ماشین‌آلات نساجی و... بسیاری از کارخانه‌ها دچار مشکل جدی و بعضا از گردونه تولید خارج شدند.اما بخشی از این مشکلات هم از حیطه اختیارات ما خارج بوده و بدست دولتمردان حل می‌شود که در تلاش هم هستند.
حالا که رفته‌رفته تحریم‌های بین‌المللی در حال کم‌رنگ‌تر شدن هستند، وضعیت چگونه است؟
درست است که تحریم‌های بین‌المللی درحال حل شدن است اما متاسفانه عبور از گردنه تحریم‌های داخلی امری بس مشکل و آزار دهنده است. قطعا با تحریم‌هایی که توسط هیات حاکمه خود ما بر ما تحمیل شد یا دستورالعمل‌های یک شبه‌ای که در برخی موارد صادر و تبدیل به آیین‌نامه و قانون می‌شود نمی‌توان مقابله کرد. این دست از قوانین و دستورالعمل‌ها، همان تحریم‌های داخلی‌اند و دولتمردان ما که بحق دلسوز کشور و تولیدکننده ایرانی هستند باید این دست از قوانین مزاحم را لغو کنند. یا مثلا در بخش صادرات، ضمن اینکه اصل صادرات مورد تایید است ولی صادرات تا آنجا مورد قبول

است که تولید کارخانه‌های داخلی به دلیل کمبود مواد اولیه نخوابد. اینکه تولیدات پتروشیمی‌ها صادر می‌شود خیلی خوب است، ولی در شرایطی که مواد اولیه کارخانه‌های داخلی برای کار با ظرفیت کامل تامین باشند و بعد مابقی تولید صادر شود. یکی دیگر از مشکلات ما بحث واسطه‌ها ودلالان است که دولت برای کوتاه کردن دست آنان باید اقدامات لازم را انجام دهد. امیدواریم بورس و پتروشیمی در جهتی حرکت کنند که دست واسطه‌ها کوتاه شود.
عمده تفاوت دولت یازدهم با سال‌های قبل برای این بخش از اقتصاد ایران چه بوده است؟
در دولت یازدهم مردانی مسئولیت امور را به عهده گرفته‌اند که با مسئولیت و وظیفه محول شده آشنایی کامل داشته وبا تجربه بالایی که دارند می‌دانند خیر و صلاح چیست و در آن جهت حرکت می‌کنند و مهم‌تر از همه به تشکل‌ها ی صنعتی و استفاده از مشورت با تشکل‌ها معتقدند. آقای مهندس نعمت‌زاده به عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت در اتاق بازرگانی عنوان کردند که از این پس در زیر مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت تصمیمی گرفته نخواهد شد، مگر اینکه در مورد مسئله با تشکل‌های مربوطه مشورت شود. این نعمت بزرگی است که نصیب تشکل‌ها و بخش خصوصی و تولیدکنندگان شده است.
جایگاه ایران در بازارهای رقابتی چگونه است و برای موفقیت در بازارهای رقابتی چه باید کرد؟
از نظر کیفیت تولیدات کاملا قادر به رقابت با همتایان خارجی هستیم. اما در برخی موارد این قدرت کمتر است. در گام نخست مواد اولیه کارخانه‌های نساجی و پوشاک که در داخل تولید نمی‌شود باید با تعرفه صفر وارد شوند. تعرفه درعمل هزینه‌ای است که به قیمت تمام شده کالا اضافه می‌شود. به عنوان نمونه در حالی که تولید پنبه داخل کمتر از نیاز بازار و کارخانه‌های نساجی است، تعرفه‌هایی که در فصل‌های مختلف با ارقام مختلفی اعمال می‌شوند مشکلاتی را برای تولیدکننده ایجاد می‌کند. به علاوه در برخی موارد هم قوانین براین پایه وضع می‌شود که از کشورهای خاصی می‌توان پنبه را وارد کرد. در این شرایط آن کشور به هر شکل و هر قیمتی که بخواهد پنبه را به صنعتگر نساج ایران می‌فروشد.
حداقل و حداکثر تعرفه واردات پنبه چقدر است؟
حداقل و حداکثر تعرفه واردات پنبه از ۵ تا ۲۰ درصد در طول سال است. البته با تلاش وافری که مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام می‌دهند این مسئله در دست بررسی است. به خصوص بازگشت خانم گلناز نصرالهی به دفتر نساجی و پوشاک وزارت صنعت، معدن و تجارت بهترین نویدی بود که ازسوی وزیرصنعت به جامعه نساجی داده شد. مسلما با تلاش‌ها و پیگیری ایشان و همکارانشان در دفتر کل نساجی بحث تعرفه‌ها و بسیاری دیگر از مشکلات این بخش عظیم صنعتی بر طرف خواهد شد.
این بحث تعرفه‌ها فقط برای واردات پنبه مطرح است؟
خیر این تعرفه‌ها برای بخش‌های مختلف وضع شده و به عقیده ما به غیراز پنبه کل مواد اولیه وارداتی که در داخل تولید نمی‌شود باید با تعرفه صفر به کشور وارد شود. تنها در این صورت است که تولیدات نساجی ایران قدرت رقابت با همتایان خارجی را خواهد داشت.
کشورهای فروشنده پنبه به ایران کدام کشورها هستند و آیا محدودیت قانونی برای خرید پنبه از کشورهای دیگر هم وجود دارد؟
تا حالا که واردات پنبه فقط از ترکمنستان و تاجیکستان انجام می‌شد. اما اخیرا گفته می‌شود که از برخی دیگر از کشورها مانند هند هم می‌توان پنبه وارد کرد. در قانون استراتژی صنعتی قبلی، صنعت نساجی جزو اولویت‌های دوم صنایع بود اما مسئولان دولت یازدهم تاکید بسیار دارند که در تدوین استراتژی جدید صنعتی از دیدگاه‌های تشکل‌های این بخش استفاده خواهد شد و اولویت به صنعت نساجی داده خواهد شد.
به نظر شما در این مدت روابط دولت با تشکل‌های صنعت نساجی برای بهره‌گیری از نظرات و تدوین قوانین و استراتژی صنعتی چگونه بوده است؟
اصلا معلوم نیست استراتژی قبلی بر چه مبنایی نوشته شده بود. مسلما از نظر تشکل‌ها و فعالان بخش صنعت استفاده نشده بود. در بررسی و تدوین اولویت‌ها اگر موارد اشتغال و ارزآوری حجم سرمایه‌گذاری و ارزش‌افزوده و... در نظر گرفته شود، هیچ صنعتی سرآمدتر از صنعت نساجی نیست. بنابراین صنعت نساجی واقعا باید در اولویت نخست قرار گیرد. در دولت جدید، خانم نصرالهی قول مساعد داده‌اند که در تدوین استراتژی جدید از نظر تشکل‌ها و فعالان بخش خصوصی این صنعت استفاده شود. حتی ایشان نامه‌ای هم برای دریافت نظر تشکل‌ها ارسال کرده‌اند و انجمن‌ها در حال بررسی موضوع هستند.

یکی از موارد مطرح در دنیای رقابت بحث قیمت تمام‌شده کالاست. تولیدکنندگان صنعت نساجی برای پایین آوردن قیمت تمام‌شده چه برنامه‌هایی دارند؟
قطعا تولیدکننده هر کاری که لازم است، انجام می‌دهد تا قیمت تمام‌شده پایین بیاید. بخش خصوصی هر کاری که در این جهت بتواند انجام دهد را بدون شک انجام می‌دهد. ولی برخی از موارد در اختیار ما نیست و مشکل درجای دیگری است. مثل قوانین پرداخت حق بیمه یا بخشنامه اخیر وزارت صنعت، معدن و تجارت مبنی بر محاسبه قیمت پایه فروش محصولات پتروشیمی بر مبنای ارز آزاد که در نهایت قیمت تمام شده کالا را بالا می‌برد.
به بازار فروش و بازاریابی هم نگاهی داشته باشیم. جایگاه تولیدات نساجی در بازار منطقه چگونه است؟
ما قبلا ۳۰ سال از ترکیه جلوتر بودیم. در این سال‌ها آنها بیشتر از ما روی صنعت نساجی و پوشاک کار کرده‌اند. اما در مورد بازارهای منطقه هم باید گفت که کشورهای منطقه مثل عراق، افغانستان، کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق و پاکستان بازارهای پرمصرفی هستند که در اختیار تولید ایران هستند. در مورد کشورهای اروپایی هم مسئله کیفیت و طرح و رنگ و برنامه‌ریزی تحویل به موقع مطرح است. بدون شک از نظر کیفیت عقب نیستیم و در مورد بحث مد و طرح هم با بازگذاشتن دست طراح می‌توان در سایر بازارها هم موفق بود. حتی در نمایشگاه‌های خارجی تولیدات فرش دستباف و ماشینی ایران طرفداران زیادی دارد.
برای موفقیت بیشتر چه باید کرد و چشم‌انداز فردا چیست؟
با توجه به ظرفیت‌های موجود در ایران از نظر شرایط اقلیمی منابع سرشار زیرزمینی، تنوع فرهنگی و مواد اولیه، نیروی کارجوان، تحصیلکرده، متخصص و ماهر، تمام کشورهای منطقه می‌توانند در فهرست مشتریان بالفعل ایران قرار گیرند. در این بین بهبود شرایط و برقراری ارتباطات بیشتر بین ایران و سایر کشورها در این مهم بسیار موثر است. نکته قابل تامل آن است که تجارت در گام نخست نیاز به فرهنگ‌سازی مناسب در کشور مقصد دارد که خوشبختانه عزم دولت برای بهبود روابط سیاسی و تجاری با کشورهای دیگر جدی است. در کل می‌توان گفت با توجه به امکانات وسیع ایران، عجین بودن جامعه ایرانی به این صنعت و نیاز همیشگی به تولیدات نساجی از بدو تولد تا مرگ این صنعت با سیر صعودی روبه‌رو
خواهد بود.
سخن آخر....
صنعت نساجی باید به جایگاه اصلی خود بازگردد. متاسفانه تاکنون به این صنعت بسیار جفا شده و جایگاه مناسب صنعت نساجی آنجاست که بتواند اشتغال بالقوه را ایجاد کند. خوشبختانه وزیر صنعت، معدن و تجارت و بسیاری از دیگر دولتمردان و قانون‌گذاران از مدافعان قوی صنعت نساجی هستند و فعالان و تشکل‌های این بخش مطمئن هستند که با همدلی و یکرنگی روزی نه چندان دور با کمک یکدیگر بر همه این مشکلات فائق خواهند آمد.

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/24486