دبیر اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران:

ریشه‌های قاچاق پوشاک

قاچاق یک پدیده اقتصادی است و ریشه‌های آن را باید در اقتصاد و فضای کسب و کار جست‌وجو کرد. براساس آمارهای منتشر شده حجم بازار پوشاک داخلی چیزی حدود 10 میلیارد دلار است که متاسفانه در خوش‌بینانه‌ترین حالت حداقل 60 درصد این بازار به وسیله کالاهای خارجی قاچاق تامین می‌شود.

قاچاق یک پدیده اقتصادی است و ریشههای آن را باید در اقتصاد و فضای کسب و کار جستوجو کرد. براساس آمارهای منتشر شده حجم بازار پوشاک داخلی چیزی حدود 10 میلیارد دلار است که متاسفانه در خوشبینانهترین حالت حداقل 60 درصد این بازار به وسیله کالاهای خارجی قاچاق تامین میشود. حجم وسیع پوشاک وارداتی که رتبه سوم گروه کالاهای قاچاق را داراست متاسفانه تحت عنوان برندهای تقلبی انجام میشود و به نظر میرسد از این حیث در کل دنیا رتبه ممتاز را در اختیار داریم. در این نوشتار به روشها و نحوه ورود پوشاک قاچاق ورود نمیکنیم اما میخواهیم بدانیم، چرا طی 15 سال گذشته حجم بالایی از منابع ارزی کشور ما صرف واردات (قانونی یا غیرقانونی) این کالای پرمصرف شده است؟ آیا صنعت پوشاک ایران توانایی پاسخ به نیازهای مصرفکنندگان را دارد؟
به اعتقاد بنده عمده دلایل رونق پوشاک قاچاق را در موارد زیر میتوان خلاصه کرد:

1) سهولت واردات قاچاق

متاسفانه واردات پوشاک توسط شبکههای سازمان یافته بهنحوی با سرعت و دقت بالا انجام میشود که هر تاجر یا مغازه داری را به این کار ترغیب میکند. بدون اغراق به تعداد فروشگاههای بزرگ داخلی، واردکننده پوشاک داریم و این شبکه وسیع و گسترده در کل دنیا بینظیر است. اجاره بهای سنگین اماکن تجاری باعث شده شما بهراحتی کالاهای موردنظر را در استانبول انتخاب کرده و تنها 3 روز بعد درب مغازه خود تحویل بگیرید! این مدت زمان برای چین در حدود یک ماه است. نکته جالب اینکه کالای خارجی را به هر قیمت و با بیشترین سود میتوانید بفروشید بدون اینکه نهادهای نظارتی مزاحم شما شوند یا ترس از دست دادن مشتریانتان را داشته باشید.

2) تعرفه بالا

صرف نظر از عدم تمایل تجار و بازرگانان ایرانی به انجام امور اقتصادی از طریق کانالهای رسمی (به دلیل فرار از مالیات و سایر هزینهها)؛ تعرفه بسیار سنگین واردات پوشاک خود جذابیتی مضاعف برای قاچاق ایجاد کرده است. میزان تعرفه تا فروردین امسال 100 درصد بود که اکنون به 75 درصد تقلیل یافته است، اما چون این کالا در رده کالاهای لوکس قرار میگیرد، بنابراین تعرفه آن نیز 2 برابر محاسبه میشود. حال این را مقایسه کنید با هزینه قاچاق کیلویی 25 هزارتومان از استانبول تا تهران. تنها بخش بسیار اندکی از این کالا از گمرکات رسمی وارد میشود تا اگر احیانا روزی نهادی نظارتی از فروشگاهها درخواست فاکتور کرد با برگ سبزهای فوق از زیر بار اتهام قاچاق خود را رهایی بخشند. باید اذعان کرد تعرفه بالا نه تنها کمکی به صنعت داخل نکرده بلکه تجارت پرسودی را سازمان داده است.

3) برندهای تقلبی

پوشاک وارداتی جعلی با برندهای مشهور و معتبر از نفوذ بهمراتب بالاتری در بازار برخوردار هستند و بیش از ۹۹ درصد کالای پوشاک خارجی عرضهشده در کشور برندهای معروف جهانی تقلبی هستند که با توجه به خارجیبودن و عدمآگاهی اغلب مصرفکنندگان بهعنوان کالای برنددار از مقبولیت بسیار بالاتری برخوردار است؛ گفته میشود نزدیک به دو سوم قشر جوان کشور حتی با کیفیت پایینتر یا قیمت بالاتر، پوشاک برنددار خارجی (البته تقلبی) را ترجیح میدهند. وجهه جهانی پوشاک برنددار و قیمت بسیارپایین اقلام جعلی و علاقه عامه مردم و بهویژه بانوان و جوانان به برندهای معتبر و مشهور موجب شده است ایران به یکی از بزرگترین بازارهای قاچاق منسوجات و پوشاک جعلی در جهان تبدیل شود. هیچ قانونی برای الزام به ثبت برندهای وارداتی اصل در ایران وجود ندارد در حالی که در سایر کشورها شما اگر بخواهید 20 عدد تی شرت وارد کنید، قبل از واردات باید اسم تان در گمرک آن کشور ثبت شود.

4) شبکه توزیع سازمان نیافته

بخش عمدهای از هزینه تمام شده را بخش فروش تشکیل میدهد. شبکه توزیع سازماننیافته پوشاک کشور که در بالا اشاره شد و نبود هرگونه کنترل بر آن عامل دیگری برای واردات قاچاق است. متاسفانه برخی فعالیتها و مجوزها در بازار پوشاک بهصورت فراقانونی صورت میگیرد. در تهران حدود 90 مغازه بهنام یک برند اسپانیایی مشغول فعالیتند و جالب اینجاست همه مدعی هستند از دفتر فروش دبی آن شرکت نمایندگی گرفتهاند! سازمان حمایت از حقوق مصرفکنندگان که بهشدت تولیدات داخلی را کنترل میکند در این قسمت سکوت اختیار کرده و این بیتفاوتی در شرایطی است که تولیدکننده داخلی باید همه جور مجوز و محدودیت و چالش را برای فعالیت تولیدی خود در نظر بگیرد.

5) ضعف صنایع داخلی

طی سالهای گذشته و با رواج آشکار قاچاق پوشاک، این صنعت دچار آسیب شده است. چون این صنعت، یک صنعت مادر است و صنایع دیگری آن را پشتیبانی میکنند، حال که صنعت اصلی ضربه خورده است، صنایع وابسته نیز دچار چالش شدهاند. نیروهای انسانی و کارشناسان این صنایع هم رفته رفته در حال تحلیل رفتن هستند و روند تربیت نیروهای فنی و کارشناس در این صنعت کند شده است. تمایل به ایجاد واحدهای زیرپلهای و کارگاههای کوچک نشان از نحیف شدن صنعت پوشاک داخل دارد. چراکه تولیدکنندهها در ایران اگر از یک حد بزرگتر شوند، در معرض چالشها و مشکلات متعددی از قبیل بیمه، مالیات، مالیات ارزش افزوده و عوارض قرار میگیرند. حال آنکه اگر محصولاتشان را در کارگاههای بینام و نشان تولید و از طریق شبکههای سنتی در بازار توزیع کنند، با هیچ یک از این مشکلات مواجه نمیشوند. عدم امکان تبلیغ مد که خود داستان غمانگیزی دارد در کنار فرار از پدیده برندسازی به اعتماد مشتریان لطمات جبران ناپذیری وارد کرده و این عدم پاسخ به نیاز مصرفکننده سالها در فرهنگ خرید مصرفکننده ایرانی جا خوش کرده است.

6) عدم تمایل به ورود سرمایهگذار خارجی

نیم نگاهی به رمز و راز موفقیت ترکیه در سالهای دور و ویتنام – کامبوج – بنگلادش و.... در سالهای اخیر نشان میدهد پوشاک صنعتی است که بهشدت وابسته به برندهای معتبر جهانی است و کلید موفقیت در این صنعت در راه همکاری مشترک با برندهای منطقهای و بینالمللی نهفته است. بیش از 75 درصد صادرات 20 میلیارد دلاری ترکیه حاصل همین همکاری مشترک است اما در کشورما این تجربه قبلا شکست خورده و امروز نیز دیگر کسی تمایلی به فعالیت رسمی در ایران ندارد. بازار بیدر و پیکر و مملو از کالای قاچاق، عدم وجود قانون کپی رایت و رجیستری برندها، مشکلات نهادهای نظارتی بر روی قیمتگذاری کالا (همچون کشورهای کمونیستی) و از همه بدتر موانع پیش روی سرمایهگذاران خارجی باعث شده که کمتر کمپانی خارجی روی خوش به تولید در ایران نشان دهد.  مطالبی که در بالا اشاره شد اصلیترین دلایل ورود غیرقانونی پوشاک به کشور هستند که رفع هرکدام از آنها نیازمند عزم جدی و برنامهریزی دقیق است. به جرات میتوان گفت ورود این کالاها نه تنها فرصتهای شغلی را از بین برده و تولیدیهای داخلی را با مشکل مواجه کرده، بلکه حتی حقوق مصرفکننده و مشتریان پروپاقرص خود را نیز رعایت نمیکند و همه اینها مدیون بازار انحصاری چرب و نرمی است که بی توجهی دولتها موجب آن شده است.

مشاهده نظرات