تحلیلی بر تحولات دوشنبه سیاه

انفجار حباب سهام در چین

کارشناسان جهانی معتقدند که بحران اخیر بازار سهام چین، که به سایر بازارهای جهانی نیز سرایت کرده، صرفاً حباب بازار بورس بوده که ترکیده است و این یک تحول تجاری بوده نه اقتصادی. تحلیلگران اظهار داشتند که اقتصاد چین به سوی توسعه پایدارتر گام خواهد برداشت.

ارانیکو: با ادامه روند نزولی ارزش سهام در بورس شانگهای، کارشناسان و اقتصاددانان معتقدند که بحران اخیر بازار سهام در چین لزوماً منعکس کننده وضعیت اقتصاد این کشور در ابعاد گستردهتر آن نیست.

آقای مارک ویلیامز، اقتصاددان بخش منطقه آسیا در مؤسسه «کاپیتال اکونومیست» معتقد است: «انفجار حباب سهام در چین تقریباً چیزی در مورد وضیت اقتصادی این کشور به ما نشان نمی دهد. در حقیقت آنچه که ارقامی که اخیراً بدست آمده نشان میدهند بسیار مثبتتر از آن است که در اخبار گفته میشود. هنوز بخش اعظم اقتصاد چین قدرت خود را حفظ کرده و سیاستگذاران در این کشور قادرند هر وقت که لازم بدانند در سیاستهای اقتصادی تسهیل ایجاد کنند.»

پس از کاهش 8.5 درصدی روز دوشنبه، بازار سهام چین در اولین ساعات گشایش در روز سه شنبه 3 شهریور شاهد کاهش 6.4 درصد بود. بازاری که از ماه ژانویه سالجاری تا اوسط ماه ژوئن بیش از 60 درصد رشد کرده بود اکنون تمام دستآوردهای خود را از دست داده است.

آقای ویلیامز در این زمینه میگوید: «روند افزایش قیمتها که حدود یکسال قبل آغاز شد عمدتاً ناشی از سفته بازی بود تا بهبود شرایط فاندمنتال بازار. اکنون بنظر میرسد ترکیبی از آمار غلط و بی تفاوتی در عمل به سقوط امروز بازار منجر شده و تصویر وسیعتری که بدست میآید آن است که حباب بازار سهام سرانجام ترکیده است.»

وی میافزاید: « سقوط قیمت سهام در چین نباید منجر به نگرانی در بعد وسیعتر اقتصادی شود.» به گفته وی آماری که اخیراً از عملکرد اقتصاد چین منتشر گردید، برخلاف تلاش سر تیتر خبرها که بطرز خستگیناپذیری تلاش دارند عملکرد اقتصاداین کشور را منفی نشان دهند، بیانگر عملکرد چند جانبه اقتصادی این کشور بوده است.

در حالیکه گفته میشود بحران فروش سهام در بازار چین ناشی از انتشار ارقام ناامیدکننده Caixi از شاخص PMI برای ماه اگوست بوده، آقای ویلیامز هشدار میدهد که این اطلاعات باید با احتیاط مد نظر قرار گرفته شود.

وی در این مورد اظهار میدارد: «یک دلیل آن است که طی کم و بیش یکسال گذشته، از کارآیی شاخص PMI به عنوان نشاندهنده وضعیت عملکرد بخش صنعت کاسته شده است. دلیل دیگر آن است که سایر بخشهای اقتصادی عملکرد بهتری داشتهاند.»

وی معتقد است : « الگوی ضعف اقتصادی در بخش مستغلات و ساختمانسازی و صنایع سنگین در برابر وضعیت مستحکمتر بخش خدمات علایم مثبتی هستند مبنی بر اینکه وضعیت اقتصادی چین به سمت حالت تعادلی بهتر تمایل یافته و رشد اقتصادی پایدارتری را در پیش گرفته است.» وی در ادامه میگوید: « علاوه برآن، با توجه به ابزارهایی که هنوز در دسترس مقامات اقتصادی چین قرار دارد، آنها هر موقع که نیاز بدانند میتوانند سیاستهای اقتصادی را تسهیل بخشیده و زمینه را برای رشد اقتصادی بهتر فراهم سازند.»

«نتیجه آنکه ما بزودی شاهد افزایش رشد اقتصادی خواهیم بود. گرچه این به معنی بازگشت بازار سهام به وضعیت قبلی نخواهد بود. با در نظر داشتن این نکته که بین بازار سهام چین و اقتصاد این کشور چندان ارتباطی وجود نداشته و از سوی دیگر بازارهای جهان نیز چندان در معرض بازار چین قرار ندارند، مشخص نیست چرا این تحولات باید از سوی سرمایهگذاران تا این حد با اهمیت تلقی شود.»

آقای ویلیامز تنها کارشناسی نیست که به عدم ارتباط بین بازار سهام چین و ابعاد کلان اقتصاد اقتصاد این کشور اشاره دارد. به عقیده آقای لِلاند میلر، رئیس مؤسسه انتشاراتی فصلنامه اقتصادی «کتاب بِژ» که بر اساس متدولوژی «کتاب بِژ» منتشره از سوی خزانه داری آمریکا منتشر میگردد: « وحشت روز دوشنبه صرفاً یک واقعه تجاری بود نه یک واقعه اقتصادی.

همانگونه که از اطلاعات مندرج در "کتاب بِژ" بر میآید بازار سهام وابسته به عملکرد واقعی اقتصادی نبوده است. اطلاعات حاکی از آن است که رشد اقتصادی طی سه ماهه دوم ربطی به بازار سهام نداشته است. طی سه ماهه اول بازارهای شاهد رشد چشمگیری بودند در حالیکه عملکرد اقتصاد این کشور کاهش یافته بود.»

اطلاعات مندرج در «کتاب بِژ» حاکی از آن است که رشد اقتصادی طی سه ماهه دوم (آوریل-می-ژوئن) نشأت گرفته از رشد فعالیت در بخش خردهفروش و املاک و مستغلات بوده تا افزایش ثروتهای ناشی از رشد بازار سهام این کشور.

شاید دلیل آن که دستآوردهای ناشی از رشد سهام این چنین محدود بوده آنست که تنها یک نفر از هر 30 نفر چینی صاحب سهم است.

مشاهده نظرات