در گفت‌وگو با کارشناس بازار فلزات بررسی شد:

مفاد انعقاد تفاهم‌نامه شرکت ملی مس ایران با شرکت آلمانی ام‌کا‌ ام

در تفاهم نامه‌ای که بین شرکت ملی مس و این شرکت آلمانی به امضا رسیده، مقرر شده زمینه‌های همکاری بیشتر در خصوص تامین مواد اولیه مورد نیاز شرکت آلمانی از سوی شرکت ملی مس و همین طور امکان سرمایه‌گذاری در صنایع معدنی و به خصوص صنایع پایین‌دست ایران بررسی و عملیاتی شود.

فرشید سلطانزاده اظهار کرد: اخیراً شرکت ملی صنایع مس ایران، اقدام به انعقاد تفاهمنامهای به ارزش یک میلیارد یورو با شرکت MKM آلمان به منظور سرمایهگذاری در پروژههای معدنی و به ویژه سرمایهگذاری در بخش صنایع پاییندستی ایران کرده است.

او بیان کرد: موضوع به یک تفاهمنامه برمیگردد و قراردادی در کار نیست. شرکت MKM یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مفتول مس، انواع سیمهای مسی و محصولات تخت مسی شامل انواع ورق مسی و آلیاژی در اروپاست. ضمن اینکه این شرکت انواع مختلف لوله و مقاطع مسی و آلیاژی نیز تولید میکند. به بیانی دیگر، طیف وسیعی از محصولات این حوزه در این شرکت تولید و به حدود 100 کشور جهان صادر میشود.

مدیرعامل شرکت فلزات و مواد افزود: در تفاهم نامهای که بین شرکت ملی مس و این شرکت آلمانی به امضا رسیده، مقرر شده زمینههای همکاری بیشتر در خصوص تامین مواد اولیه مورد نیاز شرکت آلمانی از سوی شرکت ملی مس و همین طور امکان سرمایهگذاری در صنایع معدنی و به خصوص صنایع پاییندست ایران بررسی و عملیاتی شود. طرف ایرانی که در حقیقت یکی از اعضای هیات مدیره شرکت است، اظهار امیدواری کرده که با «سرمایهگذاری این شرکت آلمانی در صنایع پاییندست ایران، زمینههای توسعه و تاسیس صنایع پاییندستی جهت تبدیل کاتد به انواع فرآوردههای مسی در ایران فراهم خواهد شد.» او تحقق این موضوع را زمینهساز «ایجاد هزاران شغل، تامین نیازهای داخلی در زمینه فرآوردههای مسی به جای واردات و صادرات محصولات این حوزه به کشورهای همسایه و به ویژه بازار جنوب شرق آسیا» قلمداد کرده است. نکته جالب در این میان، اظهارنظرهای نسبتاً عجیب و آرمانگرایی غیرقابل دستیافتنی است که از طرف ایرانی اظهار شده است.

او در خصوص اینکه شرکت آلمانی این علاقه و یا پتانسیل را ندارد و یا اینکه رسیدن به چنین اهدافی در صنایع پاییندست کشور، امکانپذیر نیست تصریح کرد: در حال حاضر ظرفیت تولید محصولات نیمه ساخته در کشور نزدیک به یک میلیون تن است که 700 هزار تن آن، تنها به ظرفیت تولید واحدهای تولیدکننده مفتول مسی اختصاص دارد. این در حالی است که کل تولید مس تصفیه شده کشور حدود 200 هزار تن و کل تقاضای آن، کمتر از 150 هزار تن است. ظرفیتسازی یک میلیون تنی در این بخش از صنعت در حالی انجام شده است که تولید محصولات نیمهساخته در کشور نیز هیچگاه از مرز 200 هزار تن فراتر نرفته است. یعنی واحدهای تولیدی در این صنعت، به طور متوسط تنها با 20 درصد از ظرفیتشان فعالیت میکنند. طبق نرمهای جهانی، در حال حاظر نزدیک به 3 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری مازاد در این صنعت انجام شده است و طبعاً در چنین شرایطی، سرمایهگذاری جدید و چشمگیر در این صنعت، راه به جایی نخواهد برد.

سلطانزاده در خصوص اینکه این همه ظرفیتسازی در صنایع پایین دست انجام شده است خاطرنشان کرد: مشکل به ساختار دولتی صنایع بالادست و تحکم سیاستهای دولت بر برنامههای شرکت ملی مس برمیگردد. در حال حاضر سه عضو هیاتمدیره این شرکت، توسط دولت انتخاب میشود و در حالی که گفته میشود این شرکت خصوصی شده، ولی در حقیقت برنامههای آن باید هم راستا با برنامههای وزارتخانه و ایمیدرو باشد.

او ادامه داد: مشکل صنایع پاییندست نیز از همینجا شروع شد. دولت در اوایل دهه گذشته، شرکت ملی مس را مجبور به عرضه مس به واحدهای پاییندست با قیمتهایی به مراتب کمتر از قیمت بازار کرد. این مساله با هدف حمایت از صنایع پاییندست و به منظور توسعه این بخش از صنعت در داخل کشور انجام شد. اختلاف قیمت کاتد عرضه شده به این واحدها با قیمت مس در بازار به اندازهای بود که اگر تمامی کاتد خریداری شده، به قراضه مس تبدیل و فروخته میشد، سود قابل توجهی برای این واحدها باقی میماند.

مدیرعامل شرکت فلزات و مواد بیان کرد: رانت ایجاد شده از سوی دولت، باعث شد واحدهای پاییندست به شکل قارچ گونهای رشد کنند. سرمایهگذاری در این بخش، به مراتب کمتر از صنایع بالادست و صنایع معدنی است و به سرعت تعداد واحدهای راهاندازی شده در کشور به مرز 120 واحد با ظرفیت متوسط کمتر از 10 هزار تن محصول در سال رسید. عمده این واحدها با ظرفیت پایین و بعضاً تکنولوژیهای غیررقابتی راهاندازی شدند و وقتی ارزانفروشی کاتد متوقف شد، دیگر امکان ادامه فعالیت برای آنها مهیا نبود.

او در خصوص اینکه چرا از ظرفیت مازاد موجود، برای صادرات استفاده نمیشود گفت: برخی واحدهای بزرگ تولیدکننده محصولات نیمهساخته، در حال صادرات بخشی از محصولاتشان به بازارهای صادراتی هستند؛ ولی مجموع صادرات آنها هیچگاه از مرز 25 هزار تن فراتر نرفته است که قابل مقایسه با مازاد ظرفیت 800 هزار تنی این بخش نیست. حاشیه سود تولید محصولات نیمه ساخته، ذاتاً پایین است و شرکتهای تولیدی به منظور جبران این قضیه، عموماً با ظرفیتهای بالا فعالیت میکنند. شما همین شرکت MKM را ببیند؛ این شرکت در سال 2014 بالغ بر 240 هزار تن محصولات نیمه ساخته تولید کرد که از کل حجم بازار محصولات مسی در ایران، بیشتر است.

سلطانزاده ادامه داد: سیاست اشتباه دولت در آن دوران، منجر به هدررفت سرمایه ملی و استقرار انبوهی از شرکتهای بزرگ و کوچک در این صنعت شد که با سهم بسیار کمی از ظرفیت خود در حال فعالیت هستند و عملاً امکان تولید محصول رقابتی در بازارهای جهانی را ندارند.

او تصریح کرد: صنایع ما با مشکلات دیگری نیز در مقوله صادرات مواجه هستند. از بحث روابط تجاری ضعیف و مشکلات انتقال پول که بگذریم، فعالان این صنعت به منظور کاهش ریسک نوسان قیمت مس، ریسک تامین مواد اولیه را با استفاده از ابزارهای پوشش ریسک، به حداقل میرسانند؛ ولی دسترسی به این ابزارها در داخل کشور به دلایل قانونی میسر نیست. یعنی صادرکننده باید کل ریسک نوسان قیمت کاتد را به جان بخرد و این مساله در شرایط نزولی بازار، میتواند به ورشکستگی تولیدکننده منجر شود.

مدیرعامل شرکت فلزات و مواد افزود: بنده مخالف سرمایهگذاریهای نسنجیده و شعارگونه هستم. یک عضو هیات مدیره بزرگترین شرکت مسی در کشور، باید اطلاع کافی از وضعیت بازار مس ایران داشته باشد و حداقل از اظهارنظرهای اینچنینی اجتناب کند. مگر میشود هزاران شغل جدید در این شرایط صنعت ایجاد کرد. خود شرکت MKM، حدد 240 هزار تن انواع مختلف محصولات را تنها با یکهزارویکصد نفر به تولید میرساند. وقتی اینهمه مازاد ظرفیت در کشور وجود دارد، چرا باید چشم و گوش بسته، مجدداً نقدینگی کشور را در چنین حوزههایی حیف و میل کنیم. مگر واردات پنج هزارتنی طیف وسیعی از محصولات نیمهساخته با شکل و ابعاد و ترکیبات آلیاژی مختلف، چقدر توجیه اقتصادی برای سرمایهگذاری دارد که قرار باشد دوباره میلیاردها تومان در این صنعت هزینه شود.

سلطانزاده ادامه داد: اگر قرار باشد شرکت آلمانی در ایران سرمایهگذاری کند، بهترین کار خریداری چند واحد تولیدی موجود و ادغام آنها به منظور ایجاد شرکتهای بزرگ و رقابتی در فضای بینالمللی است. حتی بهتر است سرمایهگذاری این شرکت با این شرط انجام شود که علاوه بر ارتقای تکنولوژی و دانش فنی در واحدهای فعلی، خود نیز در فرآیند بهرهبرداری و به ویژه فروش صادراتی محصولات تولیدشده در ایران نقش داشته باشد. به نظر بنده، تجربه این شرکت در بازاریابی بینالمللی، برای ما بسیار ارزشمندتر از تکنولوژی و دانش فنی است که در اختیار دارد. از طرف دیگر، سازمانها و مسوولین ذیربط در کشور، باید با وضع قوانین و ساختارهای مناسب، زمینه لازم را برای حضور شرکت آلمانی و فعالسازی ظرفیتها و صادرات هرچه بیشتر محصولات نیمه ساخته مسی مهیا کنند.

او ادامه داد: اگر بخواهیم واقعنگر باشیم، ما هیچ وقت قادر به صادرات محصولات نیمهساخته به شرق و جنوب شرق آسیا در رقابت با تولیدکنندگان چینی نخواهیم بود؛ ولی اگر بتوانیم برنامهریزی و اصلاح ساختار مناسبی در این صنعت داشته باشیم، میتوانیم با به دست آوردن بخشی از سهم بازار منطقه و همین طور جنوب آسیا، قسمتی از سه هزار میلیارد تومان سرمایه بر باد رفته کشور را احیا کنیم.

مطالب مرتبط
بازگشت خریداران فلز سرخ با دست پر
مشاهده نظرات