بازی برد - برد ایران و عربستان در شطرنج گازی خاورمیانه

گزارش مرکز جهانی انرژی شورای آتلانتیک را بررسی می‌کند

به این جمله که از زبان بیژن زنگنه وزیر نفت ایران نقل شده است، توجه کنید: «برخی تولیدکنندگان نفت (بخوانید عربستان) پررو شدهاند!» این آخرین موضع یک مقام ایرانی در رابطه با عربستان است و مواضع سنگینتری در گذشته از سوی مقامات سعودی نیز درباره ایران ذکر شده است. هرچند در این موضوع میتوان حق را به بیژن زنگنه داد اما آنچه با خواندن این اظهارنظر به ذهن متبادر میشود تنشی است که بین این دو کشور وجود دارد که اینبار در بازارهای نفتی تبلور یافته است. اما سوالی که به وجود میآید، این است که آیا حل و فصل مشکلات بین ایران و عربستان یک امر ناممکن است یا اینکه راهحلی برای این مساله وجود دارد.

از زمان پایان جنگ جهانی دوم «خلیجفارس» صحنه جدالهای سیاسی بین سه کشور ایران، عراق و عربستان برای دستیافتن به مقام رهبری سیاسی و ایدئولوژیکی بوده است. هرچند جنگ اول در این خلیج، تیر خلاصی بر قدرتطلبی عراق بود اما رقابت سیاسی و ایدئولوژیکی بین ایران و عربستان کماکان ادامه یافت. در زمان ریچاردنیکسون، امریکا تلاش کرد با سیاستی که در محافل غیررسمی به سیاست دوگانه معروف شده بود هر دو کشور را در راستای منافع استراتژیک خود نگهدارد. هدف اصلی امریکا تشکیل یک مثلث سیاسی در مقابل نفوذ جریان کمونیسم و ملیگرایی عربی بود. از سوی دیگر ایران نیز قرار بود در زمان حکومت پهلوی نقش ژنرال منطقه را ایفا کند. اما با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 57 رابطه ایران و عربستان که با محوریت امریکا برقرار شده بود مجددا دچار تنش شد و عصر جدیدی از تنشهای بین ایران و عربستان آغاز شد. اوج این تنشها در سال 66 با رخ دادن فاجعه کشتار حاجیان ایرانی توسط نیروهای نظامی عربستان رقم خورد.

با پایان جنگ ایران و عراق و ارتحال امامخمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و در زمان ریاستجمهوری اکبر هاشمیرفسنجانی روابط تیره و تار دو کشور رو به بهبودی رفت. این روند در دوران اصلاحات نیز ادامه یافت تا اینکه در سال 84 و با روی کارآمدن محمود احمدینژاد و سیاستهای تنشآفرین دولت وی، مجددا ابر سیاهی بر روابط دو همسایه مسلمان سایه گسترد.

اما این رقابت منحصر به عرصههای سیاسی نیست و اقتصاد دو کشور و منطقه نیز از این مساله متاثر است. صحنه اصلی رقابتهای اقتصادی بین ایران و عربستان در زمینه بازارهای نفت و انرژی است. جایی که هر دو کشور از ذخایر عظیم منابع هیدروکربوری برخوردارند. در این بین عربستان حدود دوبرابر ایران ذخایر نفتی و حدود سهبرابر ایران ظرفیت تولید نفت دارد و همچنین این نکته را نیز نمیتوان نادیده گرفت که سعودیها به نحوی موثرترین کشور عضو اوپک هستند. این کشور در حال حاضر بیش از 10میلیون بشکه در روز تولید نفت دارد. اما در آن سوی ماجرا ایران در سالهای اخیر هیچگاه نتوانسته است ظرفیت تولید خود را به بیش از 4میلیون بشکه در روز برساند و در سالهای اخیر و با تحریمهای بینالمللی نیز وضعیت تولید و صادرات نفت ایران بسیار وخیمتر شد. همچنین با وجود اینکه هزینه تولید و استخراج نفت در ایران نسبت به استانداردهای بینالمللی پایینتر است اما کماکان از هزینه تولید نفت در عربستان بالاتر است.


 مزیت ایران در برابر عربستان
مزیت ایران در برابر عربستان گاز طبیعی است. ایران در حال حاضر بزرگترین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان است. براساس آخرین آمار منتشرشده توسط بیپی  ایران در حال حاضر 34تریلیونمترمکعب ذخایر اثبات شده گاز طبیعی دارد و بالاتر از روسیه با 32.6تریلیونمترمکعب و قطر با 24.5تریلیونمترمکعب در رتبه نخست ذخایر گاز طبیعی جهان قرار دارد. درحالی که ذخایر گازطبیعی عربستان حدود 8.4تریلیونمترمکعب است که عمدتا با نفت همراه است و صرف مصارف داخلی انرژی و صنعتی این کشور میشود.

بنابراین کار عاقلانهیی که ایران در رقابت با عربستان میتواند، بکند این است که در بازارهای انرژی تمرکز خود را از تولید نفتخام به سوی گازطبیعی سوق دهد. هرچند ایران با وجود این ذخایر عظیم گازی نتوانسته است صادرات قابل توجهی از گازطبیعی را داشته باشد که عمده این مساله ناشی از کمبودهای تکنولوژیکی ایران به دلیل قطع ارتباط با شرکتهای غربی در اثر تنشهای سیاسی است.

با این وجود گسترش تولیدگاز طبیعی ایران پتانسیل همکاری بین کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و ایران را فراهم خواهد آورد. عربستان کشوری است که رشد جمعیتی و اقتصادی قابل توجهی را داشته است. جمعیت این کشور از 6میلیون نفر در سال 1970 به حدود 20میلیوننفر در حال حاضر رسیده است. این رشد جمعیت و اقتصاد سبب افزایش شدید تقاضای انرژی برای این کشور در سالهای اخیر شده است.

در کنار این، تقاضای این کشور برای مصرف آب و برق نیز سالانه حدود 7.5درصد افزایش مییابد. در نتیجه عربستان در سالهای آینده نیاز مبرمی برای ایجاد واحدهای بزرگ نمکزدایی و شیرینسازی آب خواهد داشت که مصرف قابل توجهی از برق را منجر میشود و در نتیجه نیاز عربستان به گازطبیعی روز به روز افزایش خواهد یافت.

همانطور که اشاره شد، عمده گاز تولیدشده عربستان به صورت گاز همراه با نفت است. براساس آخرین آمارها حدود 70درصد گاز این کشور همراه با نفت است. در حال حاضر تولید نفت عربستان حدود 10میلیون بشکه در روز است، در نتیجه عربستان برای ادامه حیات صنایع خود ناچار است حداقل 7میلیون بشکه در روز نفت تولید کند تا با گاز همراه آن صنایع خود را سرپا نگه دارد. همین محدودیتها سبب شده است که شرکت ملی نفت عربستان (آرامکو) به دنبال اکتشاف میادین جدید گازی در این کشور باشد. این شرکت در میدان گازی کاران به موفقیتهایی دستیافته و امکان تولید 1.8میلیاردمترمکعب گاز از این میدان را فراهم کرده است. همچنین آرامکو به دنبال یافتن منابع بیشتر گازی در میدانهای عربیه و حسبه است. اما استخراج گاز از این میادین بسیار دشوار و پرهزینه است و علاوه بر آن گاز تولیدشده آنها نیز بسیار ترش است. با توجه به قیمت بسیار پایین گاز طبیعی داخلی حدود 75سنت به ازای هر میلیون BTU که با یارانه سنگین این کشور تعیین شده است. تولید گاز طبیعی از این میدانها سبب ضرر زیادی برای آرامکو خواهد شد. بنابراین با وجود منابع فراوان گازطبیعی در خلیجفارس هزینههای گزاف توسعه میادین جایگزین توسط سعودیها غیرمنطقی به نظر میرسد.


 انتخاب سیاسی
گاز ایران از جمله گزینههایی است که عربستان پیشروی خود میبیند. زمینههای همکاری بین ایران و عربستان ظرفیت این را دارد تا توافقات بلندمدتی بین این دو کشور حاصل شود. اما این موضوع مستلزم این است که در عرصه سیاسی نگاه بلندمدتی بین دو کشور برای همکاری فراهم شود و از درگیریهایی که منافع تندروهای دو کشور را در کوتاهمدت تامین میکند و به منافع بلندمدت دو کشور و منطقه آسیب وارد میکند، جلوگیری شود.

دوران پساتحریم و لغو محدودیتهای بینالمللی علیه ایران زمینه را برای ورود سرمایهگذاران و کمپانیهای بزرگ خارجی به ایران فراهم کرده است. در این فضا محرکهای بسیاری برای همکاری بین ایران و عربستان به جای رقابت اقتصادی و سیاسی وجود دارد. آشکارترین این زمینهها در زمینه عرضه گاز طبیعی در خلیجفارس است. عربستانسعودی بهشدت نیازمند دسترسی بیشتر به گازطبیعی کمهزینهتر از گازطبیعی غیرهمراهی است که خود قادر به تولید آن است. اگر از دید عربستان به قضایا نگاه کنیم این کشور در صورت دسترسی به منابع فراوان گازطبیعی ارزان مجبور نبود این حجم از نفت را برای دسترسی به گازهای همراه آن تولید کند تا بتواند صنایع خود را سرپا نگه دارد. همچنین این کشور میتواند بخشی از تولید نفت خود برای استفاده در صنایع الکتریسیته را متوقف کند.

در حال حاضر عربستان از طریق افزایش تولید خود روی بازارها تاثیر میگذارد و سبب کاهش قیمتها میشود. مانوری که هدف آن اجبار تولیدکنندگانی مانند روسیه به کاهش تولید خود و سلب انگیزه از ایران برای افزایش تولید است. اما اگر عربستان مجبور به تولید هفت میلیون بشکه نفت در روز تنها با هدف دستیابی به گاز همراه آن نبود این کشور میتوانست با کاهش تولید خود به افزایش قیمتها کمک کند. در این سناریو جریان گازطبیعی ارزان از میادین ایران به سوی امارات و عمان به وجود خواهد آمد که در نتیجه میتواند واردات گاز این کشورها از قطر را محدود کند. قطر نیز میتواند این تفاوت در صادرات گاز خود را به سوی عربستان منتقل کند. البته اگر شرایط سیاسی به ایران و عربستان این امکان را بدهد که بر سر مراودات گازی به تفاهم برسند، این دو کشور میتوانند منافع زیادی از طریق انتقال مستقیم گاز با خط لوله در فاصله کوتاه بین میدان گازی پارسجنوبی و عربستان کسب کنند.

در نتیجه این مراوده گازی عربستان که فشار کمتری برای تولید نفت خود احساس خواهد کرد متقاعد خواهد شد زمینه را برای کاهش تولید خود و بازگشت نفت ایران به بازارها فراهم کند. در حقیقت پادشاهی عربستان میتواند درآمدهای بیشتری با مشتقکردن اقتصاد چسبنده به نفت خود به دست آورد.

ایران نیز با توجه به پیشبینیها به نظر میرسد حدود 200 تا 250میلیارد دلار در 6سال آینده برای سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز خود نیاز دارد و به نظر نمیرسد ایران با برداشتهشدن تحریمها بتواند رقمی بیش از 50 میلیارد دلار را برای سرمایهگذاری خود تامین کند. این مساله زمینه مناسبی را برای شرکتهای سهامیعام و خصوصی عربستان برای سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم و تامین مالی پروژههای نفت و گاز ایران به خصوص در پارسجنوبی که به تنهایی به بیش از 40میلیارددلار سرمایهگذاری نیاز دارد، فراهم میکند. همچنین این شرکتها میتوانند نقش موثری در زمینه احداث خط لوله انتقال برای جریانیافتن گازطبیعی در خلیجفارس ایفا کنند. این درهمتنیدگی منافع میتواند متضمن یک رابطه باثبات و پایدار باشد و امنیت بلندمدت دو کشور را فراهم کند.


 فرصتهای دیگر
گاز طبیعی پایان راه همکاری ایران و عربستانسعودی نیست. این دو کشور میتوانند با یکدیگر در زمینه توسعه محصولات پتروشیمیایی نیز همکاری کنند. امروزه عربستان یکی از موفقترین تولیدکنندگان محصولات شیمیایی در جهان است. اگر صنایع شیمیایی ایران نیز که در حال حاضر با مشکل تامین گاز طبیعی خود مواجه هستند سودای رشد و توسعه را داشتهباشند خواه یا ناخواه باید با کمپانیهای موفق سعودی رقابت کنند. اما به جای رقابت یک راه دیگر نیز وجود دارد و آن این است که شرکتهای پتروشیمی دو کشور با توجه به ظرفیتها و منابع منحصر بهفرد خود راه همکاری در پیش بگیرند و از این طریق منافع زیادی را متمتع شوند. به عنوان مثال با برداشتهشدن تحریم ایران با توجه به اتان فراوانی که تولید میکند، میتواند تمرکز خود را برای توسعه بخش تولید محصولات پاییندستی اتیلن قرار دهد و عربستان نیز میتواند صنعت پتروشیمی خود را با تمرکز بر نفتای تولیدشده در پالایشگاههای خود به جلو ببرد و به این ترتیب این مساله منجر به آزاد شدن سهم بازار برای هر دو کشور میشود.

علاوه بر فرصتهای همکاری ذکر شده زمینههای دیگری نیز برای توسعه روابط اقتصادی دو کشور وجود دارد. به عنوان مثال شرکت ملی «معادن» عربستان که تولیدکننده کمهزینهترین آلومینیوم جهان است، میتواند اقدام به همکاری مشترک با صنایع پاییندستی معدنی ایران با توجه به نیروی کار با کیفیت بالای این کشور و بازار گسترده آن کند. همچنین این شرکت که بزرگترین تولیدکننده کودشیمیایی در خلیجفارس است، میتواند کودهای باکیفیتتر و ارزانتر از طریق تطبیق فسفات تولیدشده در عربستان و آمونیاک تولیدشده در ایران به عنوان خوراک تولید کند. اما تمام این منافع روی زمینمانده در گرو دوراندیشی سیاسی است. رسیدن به یک تفاهم سیاسی بین دو کشور و استفاده از این زمینههای همکاری مشترک میتواند دو کشور بزرگ و قدرتمند همسایه را تبدیل به قطب صنعتی شکستناپذیری در جهان بکند.

مطالب مرتبط
زنگنه: صنعت نفت در طول برنامه ششم سالیانه 40 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد
سایه سیاه نفت بر سر بازارهای سهام جهان
مشاهده نظرات

نگاهی به تولید و واردات چای در سال های اخیر

غذایی و کشاورزی

سطح زیرکشت برنج به ۷۰۰ هزارهکتار می‌رسد

غذایی و کشاورزی

صادرات مرغ به ۴ هزار تن رسید

غذایی و کشاورزی

رکوردشکنی تاریخی در بازار فلز سرخ

فلزات و معادن