پاره کردن برجام؛ از حرف تا عمل

یکی از موضوعات حائز اهمیت برای هواداران حزب جمهوری‌خواه به‌ویژه نخبگان و علاقه‌مندان به مباحث سیاست خارجی، موضوع توافق هسته‌ای ایران و مذاکرات 1+5 با ایران است که در نهایت به تنظیم سند برجام انجامید.

طبق بیانات امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا؛ با ادامه انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان، دو نامزد مطرح این حزب یعنی دونالد ترامپ و تد کروز در تلاش هستند با اتخاذ مواضع محافظهکارانه و نقد عملکرد دولت دموکرات باراک اوباما از یکدیگر سبقت بگیرند؛ به همین دلیل هر دو در بعضی از موضوعات چالش برانگیز داخلی و خارجی تلاش میکنند شعارها و وعدههایی سردهند که بیش از دیگری رای هواداران حزب را به سمت خود جلب کنند. یکی از موضوعات حائز اهمیت برای هواداران حزب جمهوریخواه بهویژه نخبگان و علاقهمندان به مباحث سیاست خارجی، موضوع توافق هستهای ایران و مذاکرات 1+5 با ایران است که در نهایت به تنظیم سند برجام(برنامه جامع اقدام مشترک) انجامید. هم ترامپ و هم کروز به همراه دیگر نامزدهای حزب جمهوریخواه که بیش از این از دور رقابتها کنار رفتند، همگی متفقالقول مخالف توافق هستهای با ایران بوده و هر یک بهگونهای و با ادبیات خاص خود وعده دادهاند که اگر به کاخ سفید راه یابند برجام را نادیده خواهند گرفت. این موضوع یکی از معدود موارد اشتراک نظر بین نامزدهای جمهوریخواه بهویژه دونالد ترامپ و تد کروز است که عموما در دیگر موضوعات اختلافنظر دارند. با این حال نباید شعارها و وعدههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را بهعنوان موضوعی حتمی فرض کرد.

به عبارت دیگر دلایل زیادی وجود دارد که نشان دهد امکان نقض برجام از سوی رئیسجمهور بعدی آمریکا حتی رئیسجمهور جمهوریخواه وجود نخواهد داشت. اصلیترین دلیل آن است که نقض برجام به ادعای آنها به معنی نشان دادن چراغ سبز به ایران برای حرکت در مسیر دستیابی به بمب اتم قلمداد میشود و هیچ رئیسجمهوری در آمریکا حتی با شدیدترین مواضع ضدایرانی حاضر نخواهد بود این مسیر را طی کند. البته قابل انتظار خواهد بود که رئیسجمهور بعدی آمریکا با تاکید بر اجرای برجام موانعی را برای کاهش تحریمها علیه ایران قرار دهد؛ به این امید که در نهایت جمهوری اسلامی ایران در واکنشی به بدعهدیهای آمریکا خروج خود را از برجام اعلام کند تا در این صورت مسوولیت نقض این توافق نه بر دوش واشنگتن که بر دوش ایران گذاشته شود.

باید توجه داشت که فصل انتخابات در آمریکا فصل طرح انواع و اقسام وعدهها از سوی نامزدها است. برخی از این وعدهها امکان تحقق دارند و تعدادی از آنها صرفا با هدف کسب آرا مطرح میشوند. یکی از نمونههای بارز این قضیه وعدهای بود که باراک اوباما، نامزد حزب دموکرات در سال 2008 مطرح کرد و قول داد به محض ورود به کاخ سفید زندان گوانتانامو را تعطیل کند. اوباما این قول را در روز بعد از ورود به کاخ سفید با صدور فرمانی محقق کرد؛ اما با وجود چنین فرمانی زندان گوانتانامو هنوز پس از گذشت 7 سال از آن زمان به فعالیت خود ادامه میدهد.

از این دست موارد در مسائل داخلی و خارجی آمریکا به وفور دیده میشود. برخی از این ناتوانیها به دلیل ناآگاهی نامزدها نسبت به پیچیدگی مسائل سیاسی و برخی دیگر به دلیل قربانی شدن وعدهها در برابر مصالحی بزرگتر به وجود میآید. از این رو اگر وعده کروز یا ترامپ برای پاره کردن برجام در صورت راهیابی آنها به کاخ سفید محقق نشود، چندان جای تعجب نیست. البته وعدههای انتخاباتی میتوانند روح کلیت جهتگیریهای فرد پیروز را مشخص کنند؛ اما این به آن معنا نیست که ضرورتا همان وعده به مورد اجرا گذاشته شود.

از سوی دیگر این نکته نیز حائز اهمیت است که دغدغه اصلی رایدهندگان عادی حزب جمهوریخواه بحث برجام یا توافق هستهای با ایران نیست؛ زیرا این مساله بر زندگی روزمره مردم عادی آمریکا تاثیر مستقیم ندارد؛ اما ازآنجا که نخبگان سیاسی حزب جمهوریخواه و لابیهای اسرائیل موضوع هستهای ایران را به امنیت ایالاتمتحده آمریکا و رژیم اسرائیل گره زدهاند این موضوع بهعنوان یک مساله قابلتوجه در بین بخشی از هواداران حزب جمهوریخواه قابلتوجه است. نکته بعدی اینکه جمهوریخواهان در تلاش هستند هر آنچه را که بهعنوان دستاورد داخلی و خارجی دولت اوباما مطرح میشود زیرسوال ببرند. از این رو نقض توافق هستهای و اثبات ناتوانی دولت اوباما در مواجهه با آنچه خطر ایران هستهای قلمداد میشود، یک استراتژی مهم برای حزب جمهوریخواه و نامزدهای آن به شمار میآید. در این میان البته نامزدهای حزب دموکرات مواضع نرمتری نسبت به برجام دارند و آن را حاصل تلاش رئیسجمهور برخاسته از حزب دموکرات میدانند.

درواقع نامزدهای حزب دموکرات بهعنوان مدافع سیاستهای کلان دولت مستقر، حامی توافق با ایران هستند؛ هیلاری کلینتون در زمان وزارت امور خارجه آمریکا در دولت اول باراک اوباما، هدایتگر اصلی روندی بود که در نهایت به توافق هستهای با ایران منجر میشد. از اینرو نامزد پیشتاز حزب دموکرات نه تنها حامی مذاکرات هستهای با ایران است، بلکه در تلاش است رسیدن به این توافق را افتخاری برای خود معرفی کند. البته در این میان انتقاد کردن از ایران و متهم کردن ایران به موضوعاتی مانند نقض حقوق بشر و تهدیدات ناشی از توان موشکی ایران، مسالهای است که تقریبا تمامی سیاستمداران آمریکایی بر آن تاکید دارند. نباید اینگونه تلقی شود که دفاع از توافق هستهای از سوی برخی کاندیداها یا سیاستمداران به منزله آشتی با ایران یا شنیدن تعریف و تمجید در مورد ایران است. بنابراین افرادی نظیر جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا یا هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق به موازات هواداری از توافق هستهای بر دیگر جنبههای اختلاف با ایران تاکید میکنند. از این رو شاید بتوان پیشبینی کرد که فردی نظیر هیلاری کلینتون اگر در انتخابات پیروز شود همزمان با حفظ دستاوردهای برجام، سیاستهای تندی را علیه ایران در موضوعات موشکی، تروریسم یا حقوق بشر در پیش گیرد. همانگونه که دولت کنونی آمریکا یعنی دولت باراک اوباما همین رویکرد را در پیش گرفته است. دیگر نامزد حزب دموکرات یعنی برنی سندرز نیز گرچه فردی یهودی است؛ اما به دلیل تعلق به جناح چپ حزب دموکرات اصولا معتقد به اتخاذ سیاست همگرایی با متحدان آمریکا و به حداقل رساندن دشمنیها با دشمنان این کشور است. در این چارچوب سندرز نه فقط از برجام حمایت میکند، بلکه خواهان هموار شدن مسیر توافق با ایران در اموری نظیر برقراری امنیت در خاورمیانه است. از دید جریانهای لیبرالی لابی اسرائیل در آمریکا که گروه «جی استریت» آن را نمایندگی میکند، امنیت اسرائیل از طریق دوستی با همسایگان و کاهش تنش با کشورهایی نظیر ایران امکانپذیر خواهد بود.

بنابراین اگر برنی سندرز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود، چارچوب و شاکله اصلی توافق هستهای با ایران به قوت خود باقی خواهد ماند.

مشاهده نظرات