چرا انعکاس نوسانات قیمت جهانی کالاها در بازار سهام پایدار نمی‌ماند؟

بورس از دریچه بازارهای جهانی

با نگاهی به اخبار بارها شاهد بوده‌ایم که شاخص بازارهای سهام جهان واکنش تندی را به رشد قیمت کالاها نشان داده‌اند.

نوسانات سهام شرکتهای وابسته به قیمت در بازارهای جهانی را چه در مسیر نزولی (از میانه سال 2014 تا ابتدای سال 2016) و همچنین در مسیر صعودی (با توقف کالاها در مسیر نزولی و فاصله گرفتن از کف قیمتی از ماههای نخست 2016 تاکنون) را شاهد بودهایم. همبستگی سهام با نوسانات بازارهای کالایی بالا بوده و برای مثال با رشد اندک قیمت نفت سهام شرکتهای انرژی واکنش سریعی داشته و روند صعودی را در پیش میگیرند. این در حالی است که در بورس تهران واکنش کند و بعضا بسیار کمی را به این موضوع شاهد هستیم.

کمواکنشی بورس تهران به تغییرات قیمت در بازار کالایی را میتوان در سه عامل جستوجو کرد. شاید مهمترین موضوع قوانین حاکم بر نرخگذاری دستوری محصولات داخلی باشد. در کنار این موضوع روند عرضه و تقاضای داخلی نیز پررنگ میشود. به نظر میرسد فروش بخش عمده محصولات در داخل کشور و قوانین حاکم بر نحوه فروش و نرخگذاری این محصولات باعث شده که شرکتها در مقابل نوسانات شدید بازارهای کالایی واکنش تندی نداشته باشند. البته در برخی از شرکتها بخش درآمد صادراتی در صورتهای مالی پررنگ بوده و بعضا شدت اثر بیشتری از نوسانات بازارهای جهانی در قیمت سهام مشاهده میشود. از طرفی نیز قیمت جهانی کالاها بعضا رشدهای غیرپایداری را در ماههای اخیر به ثبت رساندهاند. بازه این نوسانات بعضا تا حدی کوتاهمدت است که تا این خبر بخواهد اثر خود را در سهام شرکتهای بورس تهران منعکس کند قیمتها به حالت پیشین خود بازگشتهاند (این موضوع به خصوص در روزهای تعطیل پایان هفته بورس تهران که معاملات در بازارهای جهانی در حال انجام است، بیشتر قابل توجه است).

بیتوجهی سهام کالایی به رشد قیمت جهانی

مثالهای زیادی برای کمواکنشی بورس تهران نسبت به تغییرات قیمتهای جهانی میتوان عنوان کرد. در این خصوص میتوان به رشد قیمت جهانی شکر در ماههای اخیر اشاره کرد. گرچه در ابتدا فعالان بازار رشد قیمت سهام شرکتهای قند و شکر را به این موضوع مرتبط میدانستند، اما این موضوع مشخص است که سهام این شرکتها تنها روی موجهای هیجانی خود با تزریق نقدینگی در فضای رکودی بازار رشد کردهاند. نرخگذاری شکر در بازار داخل بر اساس نرخهای مصوب دولت است و این شرکتها نیز تنها بخشی از نیاز داخلی را تامین میکنند و توانایی صادرات این محصول وجود ندارد. بر این اساس رشد قیمت جهانی شکر اثر مستقیمی بر سودآوری شرکتهای قند و شکر نداشته و رشد قیمت سهام این شرکتها را معلول این موضوع دانستن اشتباه است. البته بعضا فعالان بازار این موضوع مطرح میکنند که با رشد قیمت در بازار جهانی دولت نیز قیمت شکر در بازار داخل افزایش خواهد داد. در حالیکه ایجاد تورم روی کالای اساسی مصرفی جامعه سیاست سالهای اخیر دولت نبوده است (کنترل حداکثری تورم در سالهای اخیر از اولویتهای اقتصادی دولت بوده است).

رشد قیمت فولاد و همچنین سنگ آهن نیز بعضا با کمواکنشی فعالان به سهام شرکتهای تولیدکننده این کالاها همراه بود. کمواکنشی بورس نسبت به نوسانات بازارهای جهانی به خصوص در دوران رکود که هراس از ادامه ریزش قیمت سهام وجود دارد، توجه بیشتری از سوی سرمایهگذاران را به خود جلب میکند. باید توجه داشت که بخش صنعت و معدن داخلی همچنان در وضعیت رکودی به سر میبرد. گرچه صادرات بخشی از درآمد فولادسازان را به خود اختصاص میدهد اما بخش اعظمی از درآمد این شرکتها با فروش در بازار داخل تامین میشود. در نتیجه عرضه و تقاضای داخلی عامل اصلی بر سودآوری این شرکتها است. درخصوص سنگ آهن نیز، نرخ بر اساس درصد ثابتی از شمش فولاد خوزستان تعیین میشود. بخش عمده فروش شرکتهای چادرملو و گلگهر نیز بهعنوان دوقلوهای سنگ آهنی بورس تهران به فولادسازان داخلی است. گرچه رشد قیمت جهانی سنگ آهن بر سودآوری این شرکتها اثرگذار است، اما به نظر میرسد عامل اصلی در این میان عرضه و تقاضای داخلی و نرخگذاری در داخل کشور باشد.

نوسانات قیمت نفت نیز بعضا در سرگردانی نقدینگی توجه را به سوی سهام پالایشگاهی جلب میکند. در حالیکه سودآوری پالایشگاههای داخلی را نمیتوان مانند پالایشگاههای دیگر نقاط جهان با نوسانات قیمت نفت ارزیابی کرد. در بازار داخل شرکت ملی نفت بهعنوان عامل اصلی قیمتگذاری محصولات و مواد اولیه پالایشگاهها شناخته میشود. گرچه روند نرخگذاری برای این شرکتها نیز در ماههای اخیر توسط وزیر نفت فرموله شده است، اما شواهد حاکی از این موضوع است که همچنان روند پیشین در جریان است و نرخها با توجه به صلاحدید وزارت نفت از وضعیت این شرکتها در پایان سال بعد بهطور قطعی اعلام میشود. البته برخی از صنایع با توجه به اینکه بخش بزرگی از درآمد شرکت به فروش صادراتی وابسته است، سهام شرکت وابستگی بیشتری را نسبت به تغییرات قیمت جهانی نشان میدهند. با این حال برای این شرکتها نیز نرخ فروش داخلی در بورس کالا بر اساس میانگین هفتگی تعیین میشود، در نتیجه بعضا این شرکتها نیز به رشدهای مقطعی واکنش شدید نشان نمیدهند.

یکهتازی نفت در بازار کالایی

قیمت هر بشکه نفت آمریکا در معاملات روز پنجشنبه به بیشترین مقدار در 4 ماه گذشته صعود کرد. همچنان امیدواری به طرح فریز نفتی عامل اصلی حمایت از قیمت نفت در معاملات پنجشنبه بود. در این خصوص اخبار حاکی از جلسه احتمالی سران بزرگترین تولیدکنندگان اوپک، ایران، عربستان و عراق با روسیه در حاشیه نشست این هفته انرژی استانبول است. پس از گمانهزنیهای فراوان در ماههای اخیر سرانجام در حاشیه نشست انرژی الجزایر در 28 سپتامبر توافق اولیه بر سر کاهش سطح تولیدات اوپک تا 32/5 میلیون بشکه در روز صورت گرفت. اعضای اوپک بهصورت غیررسمی درخصوص کاهش سطح تولیدات توافق کردند، اما بنا شد که جزئیات این توافق در نشست آتی اوپک در 30 نوامبر بهصورت رسمی تعیین شود. با وجود توافق اولیه همچنان بسیاری از کارشناسان نسبت به عملی شدن این طرح ابراز تردید میکنند. با این حال قیمت نفت به کمک این محرک بالاتر از سطح 50 دلاری قرار گرفت.

کاهش 3 میلیون بشکهای موجودی نفت خام آمریکا برای هفته منتهی به یکم اکتبر در شرایطی که انتظار افزایش ذخایر نفتی این کشور وجود داشت، به رشد قیمت نفت تا مرز 50 دلاری در معاملات چهارشنبه بازار جهانی کمک کرد. این موضوع در کنار ادامه گمانهزنیها از حصول توافق نفتی درون سازمانی اوپک و همچنین خوشبینی به همراهی تولیدکنندگان غیراوپکی به عامل صعود قیمت نفت بود. در لحظه تنظیم این گزارش هر بشکه نفت خام آمریکا در سطح 50/64 و هر بشکه نفت برنت در سطح 52 دلار قرار داشت. رشد قیمت نفت اثر مثبتی بر میزان درآمدهای دولت خواهد داشت. در نتیجه با رشد قیمت نفت میتوان به عملیاتی شدن تعهدات بودجهای دولت امیدوار بود و در عین حال انتظار روند تدریجی تسویه بدهیهای دولت به پیمانکاران مختلف و شرکتهای بورسی را داشت. علاوه بر این بهطور کلی روند پایدار صعودی نفت میتواند بر قیمت سایر کالاها مانند محصولات پتروشیمی نیز اثرگذار باشد.

سایه دلار بر بازارهای جهانی

از سوی دیگر شاخص دلار آمریکا با سیگنالهای مثبت از اقتصاد آمریکا تا بیشترین مقدار در دو ماه اخیر اوج گرفت. تعداد افرادی که برای نخستین بار متقاضی مزایای بیکاری در این کشور شدهاند (Initial jobless claims) برای هفته منتهی به اول اکتبر با کاهش 5 هزار نفری به 249 هزار نفر رسیده است. این در حالی است که کارشناسان انتظار افزایش تعداد افراد متقاضی مزایای بیکاری به میزان 3 هزار نفر و رسیدن به سطح 257 هزار نفر را داشتند. روند رو به بهبود اشتغالزایی در این کشور بار دیگر توجه بازار به افزایش زودهنگام نرخ بهره آمریکا را بیش از پیش کرده است. در لحظه تنظیم این گزارش انتظار برای انتشار آمار رسمی اشتغالزایی آمریکا در ماه سپتامبر وجود داشت. پیشبینی از اشتغالزایی این کشور در ماه سپتامبر حدود 175 هزار نفر است، در صورتیکه آمار اشتغالزایی این کشور بهتر از انتظارات باشد احتمال رشد بیشتر شاخص دلار وجود دارد. علاوه بر توجه بازار به اقتصاد آمریکا ریزش ارزش پوند در بازار جهانی نیز به رشد شاخص دلار آمریکا کمک کرده است. پس از رای مثبت مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا پوند در مقابل دلار تضعیف شد. بر اساس سخنان نخستوزیر بریتانیا این کشور از سه ماه نخست روند خروج از این اتحادیه را آغاز میکند. انتشار این خبر در روزهای اخیر پوند را در مسیر نزولی قرار داده است.

اهمیت شاخص دلار از آن جهت است که قیمت کالاها در بازارهای جهانی بر اساس دلار سنجیده میشود. از این رو در صورتیکه ارزش پول ملی یک کشور در برابر دلار تضعیف شود در نتیجه توانایی این کشور در خرید کالاهای مدنظر کاهش مییابد. در نتیجه با رشد ارزش دلار، نرخ کالاها مسیر نزولی را در پیش میگیرد. بر این اساس فعالان بازار کالایی توجه ویژهای به رشد ارزش دلار در بازارهای جهانی دارند. ضعف سایر ارزها در برابر دلار باعث کاهش قیمت کالاها میشود. تا لحظه تنظیم این گزارش شاخص دلار (معیاری از ارزش دلار در برابر 6 ارز دیگر) روند صعودی را در پیش گرفته بود. این موضوع عامل فشار بر بازارهای کالایی بود. فلزات پایه و همچنین طلا مسیر نزولی را در پیش گرفته بودند. در این میان نفت از معدود کالاهایی بود که با خوشبینیها نسبت به کاهش مازاد عرضه موجود در این بازار در پی توافق احتمالی اوپک روند صعودی را در پیش گرفته بود. تداوم حمایت آمار اقتصادی آمریکا میتواند به رشد بیشتر دلار کمک کند. این موضوع همچنین میتواند بر قیمت کالاها و همچنین نفت اثرگذار باشد.

افت قیمت فلزات پایه نیز اثر معکوسی بر سودآوری شرکتهای تولیدکننده این کالاها در بورس تهران خواهد داشت. قیمت هرتن فلز روی که در میانه هفته گذشته تا مرز 1430 دلار رشد کرده بود در شرایط کنونی به سطح 1300 دلار نزدیک شده است. هر تن مس نیز افت نزدیک به 100 دلار را تجربه کرده و در شرایط کنونی به سطح 4700 دلار رسیده است. شاخص دلار در شرایط کنونی در سطح 97 واحد است، در حالیکه شاخص دلار پایان سال گذشته با تصمیم فدرال رزرو برای افزایش نرخ برای نخستین بار پس از نزدیک به 10 سال تا سطح 100 واحدی نیز رشد کرد. در صورتیکه بار دیگر افزایش نرخ بهره آمریکا در دستور کار نشستهای آتی فدرال رزرو قرار گیرد احتمال اوجگیری دلار وجود دارد که میتواند فشار را بر قیمت کالاها افزایش دهد.

مشاهده نظرات