فرصت‌های جدید ایران

عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر تمام روابط خود را با قطر در روز پنجم ژوئن قطع کردند که ظاهرا به‌دلیل روابط دوستانه این کشور کوچک و غنی از گاز با ایران است.

اما چرا قطر تا این اندازه علاقهمند به برقراری روابط خوب با ایران است؟ یک دلیل بزرگ اقتصاد است. قطر و ایران مشترکا صاحب بزرگترین میدان گازی مستقل جهان در میان آبهای خلیجفارس هستند. «میدان شمالی» که قطر آن را اینگونه نامگذاری کرده است، تقریبا تمام تولید گاز این امیرنشین را فراهم میکند و حدود ۶۰ درصد از درآمد صادراتی این کشور را تشکیل میدهد. درحالیکه ایران چند دهه است که به شدت از سرمایهگذاریهای خارجی و کمکهای فنی دور مانده است، قطر معاهداتی را با بزرگترین شرکتهای غربی امضا کرده است. نیروگاههای گاز مایع بزرگی در این کشور کوچک ساختهشدهاند و آن را تبدیل به یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز در جهان کردهاند. ایران و قطر به ترتیب دومین و سومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را پس از روسیه در اختیار دارند. در سال ۱۹۶۹ این دو کشور توافقی را در مورد تعیین محدوده خود در خلیجفارس امضا کردند.

میدان گازی زیردریایی مساحتی در حدود 9700 کیلومتر مربع را پوشش میدهد که 3700 کیلومتر مربع آن (پارسجنوبی) در محدوده آبهای ایران قرار داشته و 6 هزار کیلومتر از آن (گنبد شمالی) در آبهای محدوده قطر قرار دارد. در دو دهه گذشته ایران تلاش کرده است پارس جنوبی را توسعه دهد و از موفقیت قطر در این زمینه تقلید کند اما جذب شرکایی در این حوزه دشوار بوده است. چین قول داده بود در توسعه پارس جنوبی به ایران کمک کند اما تا زمانی که ایران این توافق را در سال ۲۰۱۲ فسخ کرد، نقشی ایفا نکرد.

در ژانویه سال ۲۰۱۴ قطر به ایران پیشنهاد داد در توسعه پارس جنوبی به این کشور کمک کند. وقتی ایران مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی را با موفقیت به پایان رساند، قطر درگیر فشار زیاد ایران برای افزایش تولید شد. اگر این کار به گونهای بدون برنامه ادامه پیدا کند، تمام میدان گازی زیردریایی میتواند در معرض خطر باشد. بنابراین برای قطر سودمند است که به همسایه بزرگتر خود در افزایش تولید به روشی کارآمد کمک کند. یک مقام نفتی قطری مدتی پیش به رویترز گفته بود: «پس از اینکه ایران توافق هستهای را امضا کرد، درها برای ما باز شد تا به آنها در استفاده بیشتر از پارس جنوبی کمک کنیم و این کمک در زمینه دادن مشاوره به آنان در زمینه فناوری و اکتشافات زمینشناسی این میدان است.»

وقتی حسن روحانی در سال ۲۰۱۳ به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد، گفتوگوها بین دو کشور با هدف ارتقای همکاری در زمینه اکتشاف و تولید گاز آغاز شد. وزیر نفت روحانی، بیژن زنگنه، پس از آن انتخابات اشاره کرد که دو کشور تمایل به همکاری در زمینه افزایش تولید دارند. به نظر میرسد تمایل به همکاری در وهله نخست بیشتر از سوی دولت روحانی بوده است که در زمان تحریمهای بینالمللی انتخاب شد و تحت فشار قرار داشت تا شانس ایران را برای افزایش صادرات و درآمدهای سوختهای فسیلی بهبود بخشد. وزیر انرژی قطر در دسامبر ۲۰۱۳ به رویترز گفته بود کانالهای ارتباطاتی و تیمهایی بین دو کشور تدارک دیده شدهاند.

با این حال این داستان متفاوتی است که قطر تا چه اندازه عملا میتواند کمکهایی را برای ایران فراهم کند. بیشتر فناوری گازی آن کشور به شرکتهای بزرگ نفتی تعلق دارد و قطر اگر بخواهد به ایران کمک کند، به همکاری آنها نیازمند است. شکی وجود ندارد که قطر در حال ایفای نقشی ظریف در تعادل بین ایران از یکسو و همسایگان عربی خلیجفارس خود از سوی دیگر است. در ژانویه سال ۲۰۱۶ وقتی سفارت عربستان در تهران مورد حمله قرار گرفت، ریاض روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرد. سایر کشورهای حوزه خلیجفارس نیز از کاهش روابط با ایران پیروی کردند. قطر آخرین کشوری بود که با فراخواندن سفیر خود از تهران به دیگر ملل عربی ملحق شد. با این حال همانگونه که اکنون مشخص است، همبستگی قطر با عربستان سعودی کاهش یافته است و به نظر میرسد ایران و قطر وضعیت خوبی در قبال یکدیگر پیدا کردهاند.

مشاهده نظرات