عقیم سازی ارزی و نقش سیاست‌های بانک مرکزی در التهابات ارزی

پس از کاهش ارزش لیر ترکیه درمقابل دلار و یورو، اردوغان اخلالگرایان اقتصادی ترکیه را تروریست اقتصادی خواند . مقامات مربوطه ایران نیز در ادامه روند التهابات ارزی چند ماه گذشته این مشکلات ارزی را به خارج از مرزهای ایران نسبت دادند تا جایی که اسم عربستان و امارات و نیز صرافی‌های سلیمانیه و استانبول به میان آمد.

به گزارش ارانیکو، هرچند میتوان گفت بهجز دخالتهای خارجی در بازار پولی ایران، عوامل داخلی نیز مؤثر بود. برنامه اعلامشده بانک مرکزی جهت ساماندهی بازار ارز بیشتر شبیه پلان B در یک عملیات نظامی میماند. تا به امروز سیاستهای ارزی گویا از جانب دکتر نوبخت دیکته میشده است که منجر به التهابات بیشتر در بازار ارز شد و حالا با این هرجومرج در بازار ایشان زیر بار برنامههای بانک مرکزی رفتهاند، پوست خربزهای که زیر پای دکتر روحانی قرار داده بود.

برنامهها و سیاستهای جدید بانک مرکزی بر این امر استوار است که دلالبازی، سفتهبازی و خریدارن خرد را از بازار حذف کند و نیز نرخ ارز را بهصورت شناور دربازه زمانی بلندمدت تنظیم کند، سرمایه را کنترل و درنهایت در مقابل پولشویی و قاچاق ایستادگی کند.
پر بیراه نیست که سیف، ریاست بانک مرکزی بگوید خود و خانوادهاش را تهدید کردهاند. تصمیمات و اقدامات مجموعه بانک مرکزی، کار بزرگی است که اگر دستگاههای حاکمیتی حمایت کنند به سرمنزل مقصود خواهد رسید.

التهابات دامنهدار ارزی بیش از اینکه اقتصادی باشد، سیاسی است. مقایسه شرایط اقتصادی امروز ایران با سالهای تحریم که ارز رشد بیش از 3 برابری را تجربه کرد، کاری بیهوده و اشتباه است. شرایط اقتصادی و شاخصهای آن قابل قیاس با سالهای نهچندان دور نیست.

از یکسو معادلات سیاسی جهانی و منطقهای، شرایطی را برای اقتصاد تازه از زنجیرها شده ایران تحمیل کرده است و از سویی دیگر مخالفان دولت برای رسیدن به اهداف خود، تمام توان خود را در ناامید کردن مردم با ایجاد دستاندازی در کار دولت دیدهاند که ضربه به تمامیت کشور است. رکوردشکنیهای ارزی طی چند ماه گذشته این موضوع را نشان داد که ایران وارد یک جنگ تحمیلی اقتصادی شده است. زمانی که میگویند جنگ را به خیابانهای ایران میکشیم، یکی از راههایش همین جنگ اقتصادی است نه اینکه توپ و تانک بیاورند.

اینکه نمایندههای مجلس میگویند سیف باید استعفا دهد نشان از عدم آگاهی انحا است. در سال 92، سیف در سمینار بینالمللی صندوق توسعه ملی ایران از پروسه عقیمسازی ارزی صحبت به میان آورد که در آن زمان کسی وقعی ننهاد. امروز است که باید بدانند آن صحبت برای چه بود و چرا دکتر نوبخت تن به برنامه بانک مرکزی داد.

اما عقیمسازی ارزی چیست؟

عقیم سازی ارزی نوعی مکانیسم مالی است که در آن بانک مرکزی به دنبال محدود کردن تاثیرجریانات نقدی ورودی و خروجی سرمایه در عرضه و تأمین پول هست . این امر برای تعدیل تأثیر مداخله ارز خارجی طراحی میشود. پروسه عقیمسازی برای دستکاری ارزش یک پول داخلی نسبت به پول دیگری استفاده میشود و در بازار ارز خارجی این روند آغاز میشود. این پروسه نقض نیز دارد. عقیمسازی مستلزم این است که بانک مرکزی با دخیل شدن در ارز خارجی به ورای مرزهای ملیاش نگاهی بی اندازد.

برای مثال خریداری ارز خارجی توسط فدرال رزرو را در نظر بگیرید، در این مورد، ین ژاپن، خریداری با دلاری صورت میگیرد که فدرال در اندوخته مالی خود دارد. این مکانیسم موجب میشود که ین، کمتر و دلار بیشتری در بازار کلی وجود داشته باشد یعنی اندوخته ارزی فدرال. ازاینرو دلارهایی که در بانک فدرال وجود داشت اکنون در بازار آزاد قرار میگیرد. حال فدرال برای عقیمسازی تأثیر این معاملات میتواند اوراق قرضه دولتی را بفروشد که این کار، دلارها را از بازار آزاد خارج میکند و بهجای آن تعهدات دولتی را قرار میدهد. کاری که دولت وقت انجام داد و متهم به آینده فروشی از سوی نمایندگان مجلس و طیف مخالف دولت شد.

بازارهای در حال ظهور میتوانند در معرض جریانات ورودی سرمایه قرار گیرند، درست زمانی که سرمایهگذاران، پولهای داخلی را بهمنظور خرید داراییهای داخلی، جمعآوری میکنند.بهعنوانمثال سرمایهگذار آمریکایی که قصد دارد در هند سرمایهگذاری کند باید از دلار برای خرید روپیه استفاده کند. اگر تعداد زیادی از سرمایهگذاران آمریکایی شروع به خریداری کل موجودی روحیه کنند، نرخ ارز روپیه افزایش خواهد یافت. در این برهه، بانک مرکزی هند میتواند اجازه دهد نوسانات ادامه پیدا کند، که منجر به افزایش قیمت کالاهای صادراتی هند شود و یا میتواند ارز خارجی را با اندوختههایش بهمنظور کاهش نرخ ارز خریداری کند. اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد ارز خارجی را خریداری کند، این کار تلاش جهت تعدیل افزایش کمی و کیفی روپیه در بازار با فروش اوراق قرضه دولتی به نام روپیه باشد.
در اینجا لازم است به فرایند عقیمسازی جهت پیشگیری از افزایش ارزش پول نیز اشاره کرد.بانک مرکزی میتواند در بازارهای ارز خارجی، برای پیشگیری از افزایش ارزش پول ملی، با فروش ارز خود درازای داراییهای ارزی خارجی مداخله کند. ازآنجاکه بانک مرکزی بیشتر پول در گردش خود را منتشر میکند، پس عرضه پول گسترش مییابد، پول خرج شده برای خرید داراییهای خارجی ابتدا به کشورهای دیگر تعلق میگیرد اما خیلی زود راه خود را به سمت اقتصاد داخلی بهصورت پرداختی برای کالاهای صادراتی برمیگرداند. توسعه عرضه پول میتواند باعث تورم شود که منجر به از بین رفتن رقابتجویی در بازار صادراتی کشور میشود، درست همانند افزایش ارزش پول.

در مقابل فرایند عقیمسازی، مداخله عقیم شده نیز وجود دارد

مداخله عقیم شده، خرید یا فروش ارز خارجی توسط بانک مرکزی جهت تأثیر بر ارزش پول داخلی، بدون تغییر پایگاه و منبع مالی میباشد. مداخله عقیم شده شامل دو فعالیت مجزا میباشد. اول، خرید و یا فروش داراییهای ارز خارجی. دوم، عملیات بازار آزاد شامل خرید و یا فروش اسناد یا اوراق دولتی عملیات بازار آزاد بهطور مؤثر که تأثیر مداخله بر پایگاه مالی را تعدیل و عقیم میسازد. اگر خریدوفروش ارز خارجی همراه با عملیات بازار آزاد نباشد، برابر با مداخله عقیم نشده میباشد. تجربه ثابت کرده است که مداخله عقیم شده معمولاً قادر به تغییر نرخ ارز نیست. یک مثال این موضوع را بهتر نشان میدهد.

فرض کنید که فدرال رزرو، نگران ضعف دلار در مقابل یورو باشد. بنابراین اوراق قرضه به نام یورو را به مقدار 10 بیلیون یورو میفروشد و 14 بیلیون دلار درازای فروش اوراق قرضه دریافت میکند. ازآنجاکه برداشت 14 بیلیون دلار از سیستم بانکی در فدرال رزرو بر نرخ صندوق بودجه فدرال تأثیر میگذارد، فدرال رزرو بلافاصله بازار آزاد را هدایت میکند و 14 بیلیون دلار را خریداری میکند. این کار سبب تزریق 14 بیلیون دلار به سیستم مالی شده و فروش اوراق قرضه بنام یورو را عقیم میکند. فدرال رزرو عملاً موجودی اوراق بهادار را با مبادله اوراق قرضه به نام یورو برای خزانهداری امریکا به هم میزند.

وزارت خزانهداری امریکا مسئول تعیین نرخ ارز امریکا میباشد و بدین منظور، صندوق ثبات سازی ارزی یا همان صندوق تثبیت اوراق بهادار را که مجموعهای از داراییهای ارز خارجی و داراییهای دلار میباشد را حفظ میکند. فدرال رزرو نیز موجودی ارز خارجی برای همان منظور را دارد. مداخله نرخ ارز توسط هردو سازمان هماهنگ انجام میگیرد.

یکی از ابزارهای مهم استفادهشده توسط فدرال رزرو جهت تأثیرگذاری بر سیاست پولی و مالی، هدف آن برای نرخ بودجه فدرال است که توسط کمیته بازار آزاد فدرال برای حصول اهداف داخلی تعیین میشود. ازآنجاکه اندوخته فدرال هرگز اجازه فعالیتهای مداخلهای برای تأثیرگذاری بر عملیات سیاست پولی خود را نمیدهد، همیشه از مداخله عقیم شده بهره میبرد.

بانکهای مرکزی کشورهای مهم مانند ژاپن و بانک مرکزی اروپا که همچنان از نرخ بهره ناگهانی بهعنوان یک هدف عملیاتی کوتاهمدت استفاده میکنند، به همین ترتیب مداخلات ارزی اشان را عقیمسازی میکنند. اقتصاد علم است و باید نگاه علمی داشت.

مشاهده نظرات