افزایش قیمت مسکن طبیعی است

اینکه گفته شده که اجاره بها در زمستان 96 نسبت به مدت مشابه در سال قبل 3/9‌درصد افزایش داشته، اگر روی روال سازمان خرید مسکن می‌گویند، که طبعا برای تامین مسکن باید اجاره کنند و زمانی که متقاضی اجاره زیاد شود، بالا رفتن قیمت مسکن کاملا طبیعی است؛

تولید آنچنانی هم که نداشتهایم، پس تقاضا بر عرضه غلبه پیدا میکند و قیمت مسکن افزایش مییابد. بیش از پنج سال است که بازار مسکن در حالت رکود مانده است، اگر قرار باشد کشور از رکود خارج شود؛ باید در پی حل مشکلات باشیم و برای حل رکود اقتصادی در بازار مسکن آیا طرحی وجود داشته؟ آیا قدرت خرید مردم را افزایش دادهایم؟ آیا تولید مسکن را بالا بردهایم؟ و آیا مسکن ارزان قیمت در اختیار اقشار ضعیف و کمدرآمد قرار گرفته؟ اینها همه راههایی هست که با اجرای آنها میتوان گفت از رکود خارج میشویم. لازم است ساختار مدیریتی در بخش ساخت و ساز مسکن تغییر پیدا کند، چرا که با اصلاح این ساختار میتوان بیکاری را کاهش و با رونق ساخت و ساز در کشور زمینه ایجاد اشتغال را فراهم کنیم. همکاری دولت با بخش خصوصی انگیزه سرمایهگذاری در بخش مسکن است. احتمال افزایش نسبی نرخ اجاره در تابستان 97 وجود دارد، در مقاطعی که نیاز به مسکن وجود دارد کمی رشد در خرید و فروش دیده میشود، و به این معنی نیست که در حال خروج از رکود هستیم، در بعضی مقاطع خانوادهها به فکر جا و مکان جدیدی هستند و به دلایلی باید نقلمکان کنند، مثلا قبل از شروع مدارس، که فرزندان خود را در مدارس ثبت نام کنند، یا قبل از تحویل سال، که ترجیح میدهند در خانه جدیدی باشند. بعضی مقاطع سال ترجیح به جابهجایی در مردم افزایش پیدا میکند؛ و این جابهجاییها هست که سبب رشد قیمت مسکن در برخی مقاطع میشود، و با بالا رفتن تقاضا قطعا افزایش قیمت خواهیم داشت. در سال 97 امکان اینکه تولید مسکن افزایش پیدا کند، وجود ندارد، چرا که بودجه درنظر گرفته شده در لایحه بودجه کل کشور برای این سال رقم قابل توجهی نخواهد بود که با آن بتوان تولید مسکن را افزایش داد. طی سالهای اخیر تولید مسکن کاهش داشته است و از سوی دیگر در اواخر دهه 80 و 90 شاهد افزایش تعداد خانههای خالی بودهایم؛ اول از همه باید جویای علت این میزان از آماری که بابت وجود خانه خالی وجود دارد شویم، که صاحبان این خانهها چرا نه حاضر به فروش هستند و نه حاضر به اجاره دادن و این سیاست دستوری و فیزیکی پاسخگو نیست و باید علت اصلی مشکلات ریشهیابی شود؛ در واقع باید روی مشکل دقیق شویم و برای حل آن چاره جویی کنیم، برای مثال دلیل عدم تولید مسکن را نمیتوان با زور حل کرد و ما نمیتوانیم به اجبار کسی را به ساخت مسکن مجاب کنیم، و بالتبع نمیتوان مردم را مجاب به ساخت خانه کرد و باید دلایل اصلی مشکلات را ریشه یابی کرد. هر زمانی که بهدنبال تامین نیازها بدون سیاست دستوری باشیم موفق خواهیم بود.

منبع: آرمان
مشاهده نظرات