هدررفت ۱۵۰هزارمیلیون دلار با فرار مغزها

رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران با بیان اینکه سالانه مبلغ زیادی از طریق فرار مغزها هدر می‌رود، داستان شکل‌گیری اسنپ در ایران با استفاده از فکر جوان نخبه‌ای که به آمریکا مهاجرت کرده بود را روایت کرد.

احمد خرم در نخستین همایش بینالمللی مدیریت انرژی در ساختمان و فناوریهای مرتبط، اظهار کرد: دکتر ستاری، معاون رئیسجمهوری چند سال پیش به آمریکا رفته بود. آنجا فارغالتحصیلان ایرانی آمدند و با او درددل کردند. فارغالتحصیلی از دانشگاه استنفورد گفت من در یک شرکت آی.تی کار میکنم و با پاداشم ماهانه ۱۶۰هزار دلار حقوق میگیرم. دکتر ستاری به او گفت فرد نوآوری هستی، به ایران بیا، در ایران بهتر میتوان درآمد داشت. آن جوان پاسخ داد، نمیشود کار کرد. به هر حال به ایران آمد و به تاکسیرانی رفت. جلویش ایستادند. اما دکتر ستاری از او حمایت کرد و ۱۰ماه طول کشید تا دو جوان ایرانی، اسنپ را راه انداختند. در فروردین امسال ارزشیابی اسنپ به 5/1میلیارد دلار رسید؛ یعنی دو جوان ایرانی ظرف دو، سه سال توانستند 5/1میلیارددلار ارزش ایجاد کنند. اینجا میتوان فهمید جوانانی که از کشور مهاجرت میکنند چه ارزش افزودهای میتوانند خلق کنند. او ادامه داد: یونسکو میگوید سالیانه ۱۵۰هزار نخبه از ایران میروند. هر تحصیلکرده دانشگاهی تا به بهرهدهی برسد یکمیلیون دلار هزینهاش میشود؛ یعنی ما سالیانه ۱۵۰هزارمیلیون دلار نیروی انسانی نخبه از دست میدهیم و ککمان هم نمیگزد. خرم خاطرنشان کرد: ایران یکدرصد جمعیت دنیا، یکدرصد از خاک دنیا و ۹درصد از منابع دنیا را در اختیار دارد. این افتخار نیست بلکه مایه خجالت است که ۹درصد از منابع و معادن دنیا را داریم و کشور امروز سه سال است به اینجا رسیده که بودجههای عمرانی صفر شده است. بحث از اینکه صرفهجویی در انرژی داشته باشیم بحث امروز نیست بلکه دهها سال مطرح میشود ولی نتیجه نداده است. رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران با اشاره به امضای یک پروتکل بین ایران و کرهجنوبی در سال ۱۳۵۳، خاطرنشان کرد: خیابانی در سئول به نام تهران نامگذاری شد که هماکنون تمام شرکتهای مهم کرهجنوبی در آن است. یک خیابان هم در تهران به نام سئول نامگذاری شد؛ خیابانی سوت و کور با یک نمایشگاه که نصف آن را نهادی تصرف کرده و نصف دیگرش را مردم به شکل نیمبند استفاده میکنند. زمانی که ایران این پروتکل را امضا کرد، نخستوزیر کرهجنوبی زیر آن نوشت به امید روزی که سئول، تهران شود. حالا بعد از ۴۴ سال ما باید بگوییم به امید روزی که تهران، سئول شود. خرم  افزود: من با سابقه ۴۳ سال فعالیت مدیریتی میگویم در حل امور، از مطالعه تا برنامهریزی، طراحی و اجرا ارادهای برای توسعه وجود ندارد. اراده وقتی نماد پیدا میکند که سند توسعه داشته باشیم. چه سند توسعهای داریم؟ تازه دو ماه است که طرح آمایش سرزمین را فراخوان دادهایم و مشاورانی شرکت کردهاند که اصلا کار طراحی آمایش سرزمین انجام ندادهاند. همینطور کش و واکش داریم کار میکنیم. یکی به طرف استان خودش میکشد، یکی به طرف بخش خودش میکشد. این تصویر زیبنده کشور ما نیست. او با اشاره به صنعت ساختمان، گفت: این همایشی که گذاشته شده طرح نسل سوم ساختوساز در کشور است. نمادش هم ساختمان سبز با مصرف انرژی صفر است. نسل پنجم نمادش ساختمان و هتلی است که در پکن ساخته شده است. ما در نسل سوم هستیم. البته نسلهای چهارم و پنجم هم آماده است که بستر آن نیز در کشور فراهم شده ولی چیزی که نداریم مدیریت تحول است که کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه به آن نیاز دارند. رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران، شجاعت در تصمیمگیری را ضروری دانست و گفت: دنیا، مغزها، آدمهای تحولگرا و شجاع را از هر کشوری جذب میکند برای اینکه توسعه را گستردهتر کند. یکی از هنرهای ما این است که حداقل سالیانه ۱۵۰هزار نخبه را از کشور میرانیم. کارگر هم اگر از کشور میرود کسی است که گواهینامه درجهیک جوشکاری دارد یا گچکار ممتاز است. در این مراسم همچنین رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: در سالهای گذشته یادمان هست که مصرف انرژی در ایران بسیار پایین بود، یک پنکه بود و بادبزن و بخاری کممصرف، حمامها نیز عمومی بود ولی بهتدریج به سمت مصرفگرایی رفتیم و حالا بیش از سه یا چهاربرابر میانگین جهانی، انرژی مصرف میکنیم. محمد شکرچیزاده اظهار کرد: گاهی فکر میکنم حکایت ما و انرژی، حکایت قورباغه پخته است. اگر قورباغه را در آب جوش قرار دهید یکباره عکسالعمل نشان میدهد و خود را نجات میدهد ولی اگر آرامآرام آب را گرم کنید قورباغه خود را تطبیق میدهد و آرام آرام پخته میشود و جان خود را از دست میدهد. این مثال درباره ما صدق میکند که با وضعیت آشفته هدررفت منابع و ذخایر کنار آمدهایم. او ضمن تشکر از سازمان نظام مهندسی برای پرداختن به موضوع مهم انرژی، گفت: برای آسیبشناسی وضعیت موجود دو مطلب مهم را تاکید میکنم که میتواند به ما کمک کند مسیر آینده را بهتر شناسایی کنیم؛ مورد اول شناخت وضعیت واقعی موجود است که به عدم هماهنگی بین سازمانها و دستگاههای مجری برمیگردد. اقدامات شهرداری، وزارت نفت و وزارت نیرو با یکدیگر هماهنگ نمیشود و سیستمهای آنها نمیتواند ما را به یک بانک اطلاعات جامع انرژی برساند. در این وضعیت نمیتوان دادههای صحیحی به دست آورد.

منبع: آرمان
مشاهده نظرات