چرا سیاست‌گذار کاری نمی‌کند؟

این روزها بخش زیادی از مردم سوال می‌کنند چرا سیاست‌گذار اقتصادی برای بهبود اوضاع کاری نمی‌کند؟ چون مخاطب پرسش سیاست‌گذار است، طبیعتا مسوولیت پاسخگویی بر عهده ایشان است. اما اگر سوال کمی تغییر کند آن‌گاه تحلیلگران و کارشناسان نیز صلاحیت پاسخگویی پیدا می‌کنند. از این رو پیشنهاد می‌شود به‌جای پرسش ابتدایی در پی پاسخ این سوال باشیم که در چه فضایی سیاست‌گذار کاری نمی‌تواند انجام دهد؟

«شارمن شانموگرانتام» یکی از نظریهپردازان توسعه در آسیا و معاون نخستوزیر سنگاپور در سفری که به هند برای انتقال تجارب خود داشت، پاسخ این سوال را داده است: «سیاستگذاری برای رفع مشکلات در فضای پراصطکاک بهدلیل آنکه از بین برنده انگیزهها است به نتیجه نمیرسد.» تجارب تاریخی هم چنین گزارهای را تایید میکند که سیاستگذاری در وضعیت نبود اجماع و دلبستگی به عادتهای گذشته نتیجه مطلوب بهدنبال ندارد. علاوهبر اینکه سیاستگذاری با هدف تغییر وضعیت نامطلوب به وضعیت مطلوب انرژی و تلاش بیشتری میطلبد. اما آنچه در بدنه سیاستگذاری ایران مشاهده میشود متفاوت از الزامات و پیش نیاز مورد اشاره است. اصطکاک در بدنه سیاستگذاری بسیار بالا است و شوربختانه این اصطکاک بالا علاوهبر بین بخشی بودن آن به درون بخشها نیز رسوخ کرده است؛ بهگونهای که برخی بخشها بهدنبال کم نمایی سهم خود در مسائل موجود هستند یا بهواسطه آنکه تقصیر متوجه آنان نشود خود را به حاشیه بردهاند. در حوزه بینبخشی نیز بهواسطه آنکه در منظر افکار عمومی دستگاهها عملکرد خود را موجه جلوه دهند، دست به اقدامات واکنشی زدهاند. برای نمونه استیضاح پیدرپی وزیران با هدف پاسخگویی گرچه حق مجلس است و میتواند انجام شود، اما اگر آحاد اقتصادی با استفاده از این حق سیگنالهای منفی دریافت کنند باز باید بر استفاده از این روش برای پاسخگویی اصرار کرد؟ انفعال در مدیریت نقدینگی گرچه یکی از معضلات اقتصادی در یک بازه تاریخی بوده است، اما در هنگامه کنونی تصریح بر اینکه هیچ ارادهای برای کنترل نقدینگی وجود ندارد به صلاح اقتصاد ملی است؟ جنگ غیرمستقیم در فضای رسانهای ناشی از جدالهای درون بخشی و متهم کردن یکدیگر به ناکارآمدی در جهت مدیریت انتظارات است؟ یا خلاف آن؟ این مثالها مشتی نمونه خروار است. شارمن شانموگرانتام میگوید در چنین فضایی فقط کشف راهحلها به تاخیر میافتد و به گسترش بیماری برای نفوذ به سایر بدنه اقتصادی زمان بیشتری داده میشود. او شرایط بد سنگاپور را در ابتدای مسیر توسعه یادآور میشود و میگوید سنگاپور از همان ابتدا هیچ گزینه دیگری نداشت جز اینکه بهطور اورژانسی وارد عمل شود و با تمرکز بر نتایج، بهبود اوضاع را رقم بزند. در این اقدام اورژانسی اولین کاری که انجام دادند از بین بردن اصطکاکها و تغییر انگیزهها بود؛ بنابراین اگر قرار باشد سیاستگذار کاری کند باید به فوریت فکری برای از بین بردن اصطکاکهای درون سیستمی کرد. اگر قرار باشد بیپرده گفته شود، در فضای اصطکاک، تنش و تفرقه، بهتر است سیاستگذار کاری نکند؛ زیرا ممکن است «سرکنگبین صفرا فزاید».

مشاهده نظرات