افزایش قدرت‌ ایران درسوریه

خروج شتابزده نیروهای آمریکایی از سوریه نه‌تنها موجب افزایش قدرت و نفوذ ایران در سوریه بلکه در کل منطقه می‌شود.

ترامپ این اقدام خود را با عمل به وعده انتخاباتی خود برای بازگرداندن نیروهای آمریکایی مستقر در خاورمیانه به خانه (آمریکا) توجیه کرده است. اما اجرای چنین وعدهای پیش از آنکه راهحلی برای بحران سوریه باشد بهمثابه شلیک یک فرد به پای خود است چراکه نتایج آن در تضاد با دیگر وعده ترامپ یعنی مقابله با نفوذ ایران در منطقه است.

به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، نشریه تایم در گزارشی پیامد اصلی تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه توصیف میکند و مینویسد: تصمیم ناگهانی ترامپ برای خارج ساختن نیروهای نظامی آمریکا از سوریه در ماه دسامبر در زمانی مطرح شد که بهنظر میرسید واشنگتن در نهایت بهدنبال طرحریزی یک استراتژی در راستای به اتمام رساندن بحران در سوریه است که این روزها اولویت مهمتری از نبرد با داعش محسوب میشود. با این حال سوریه محور اصلی این استراتژی نیست، بلکه در آن مقابله با ایران اصل در نظر گرفته شده است. در حالی که باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا موضع ملایمتری را نسبت به ایران اتخاذ کرد و توافق هستهای را بهعنوان نوعی ابزار برای تشویق ایران به حرکت در چارچوبهای بینالمللی میانگاشت، ترامپ ایران را در قامت یک نیروی ثباتزدا در خاورمیانه میداند.

تا پیش از آنکه ترامپ از تصمیم خود در مورد سوریه پرده بردارد، وی این کشور را از مناطق اصلی بیثباتی در خاورمیانه تلقی میکرد. انتصاب جیمز جفری- معاون مشاور امنیتملی جورج بوش که بر مسائل ایران تمرکز داشت- بهعنوان نماینده ویژه آمریکا در سوریه در آگوست ۲۰۱۸، طرحریزی یک استراتژی را آغاز کرد که مغز متفکر آن جفری بود و دو رکن اصلی آن افزایش فشار اقتصادی بر ایران درجهت کاهش نفوذ منطقهای این کشور و تداوم حضور نیروهای آمریکایی در سوریه برای محدود ساختن دستیابی ایران به منابع نفتی در شمالشرق سوریه و فعالیتهای آن در این مرز مهم و استراتژیک با عراق بودند.

با این حال اعلام تصمیم ترامپ چوب لای چرخ استراتژی جفری گذاشته است. خروج شتابزده نیروهای آمریکایی از سوریه نهتنها موجب افزایش قدرت و نفوذ ایران در سوریه بلکه در کل منطقه میشود. ترامپ این اقدام خود را با عمل به وعده انتخاباتی خود برای بازگرداندن نیروهای آمریکایی مستقر در خاورمیانه به خانه (آمریکا) توجیه کرده است. اما اجرای چنین وعدهای پیش از آنکه راهحلی برای بحران سوریه حاصل شود بهمثابه شلیک یک فرد به پای خود است. اظهارنظر ترامپ در ۲ ژانویه مبنی بر اینکه «ایران میتواند هرآنچه میخواهد در سوریه انجام دهد» مهر تاییدی بر این گمانه است که او اکنون فعالیتهای ایران در سوریه را از دیگر اقدامات تهران در منطقه تفکیک کرده است. با این حال خروج شتابزده از سوریه میتواند نتایجی را حاصل کند که در تضاد با یکی دیگر از وعدههای شخص ترامپ یعنی مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه است.

بهنظر میرسد دونالد ترامپ پس از دیدار با لیندسی گراهام، سناتور ارشد جمهوریخواه در مورد زمانبندی خروج سربازان آمریکایی از سوریه اندکی عقب نشسته است. ترامپ در این باره گفت: «روند خروج نیروها از سوریه در طول زمان انجام میگیرد.» گراهام و ترامپ ممکن است در مورد پارهای از موضوعات مانند رابطه با عربستانسعودی با یکدیگر موافق نباشند اما دو طرف یک خواسته مشترک دارند و آن مقابله با نفوذ ایران است. گراهام از ابتدا یکی از مخالفان سرسخت توافق هستهای اوباما و ایران بود و از تصمیم ترامپ در خروج از این توافق بهشدت حمایت کرده است. گراهام در بیانیهای مدعی شد که ایران از منابع بهدست آمده از برجام برای افزایش ظرفیتهای نظامی و نفوذ خود در خاورمیانه استفاده کرده است.» اما حصول هرگونه پیشرفت در مورد زمانبندی خروج نیروهای آمریکا از سوریه میتواند با دیدگاه ترامپ برای جداسازی موضوع سوریه از مسائل منطقهای خنثی شود.

بنابر ادعای این گزارش، ایران چشم خود را به منطقه شمالشرق سوریه- جایی که آمریکا در آن مستقر است- دوخته است. این منطقه نفتخیز در نزدیکی مرز عراق قرار گرفته است و ایران میتواند نیروهای شبهنظامی تحت حمایتش را در عراق به سوریه منتقل کند. در حقیقت ایجاد یک کانال ارتباطی مرزی میان عراق و سوریه که تحت نفوذ ایران نیز باشد در راستای منافع تهران خواهد بود. اکنون حضور نیروهای آمریکایی در این منطقه تحرکات این گروههای شبهنظامی را محدود میکند و همچنین مانع دسترسی ایران به منابع نفتی میشود. این کشور میتواند با استفاده از این درآمدهای نفتی برخی از زیانهای اقتصادی ناشی از تحریمها را جبران کند.

برخی از تحلیلگران نیز بر این باورند که در بطن تصمیم ترامپ برای خارج ساختن آمریکا از سوریه انتظاری از مسکو و دمشق وجود دارد تا در نهایت از ایران فاصله بگیرند. این انتظار بر اساس رقابت روزافزون روسیه با ایران در رابطه با نفوذ در سوریه است. اما بشار اسد و روسیه هیچیک قادر نخواهند بود تا بهطور کامل بر فعالیتهای ایران در سوریه تسلط یابند. شراکت آنها ممکن است در طول زمان و در نتیجه افزایش فشارها بر ایران در سوریه از بین برود با این حال خروج ناگهانی آمریکا به ایران فضا و زمان کافی را خواهد داد تا ضمن یکپارچهسازی نفوذ خود در سوریه، به منابع این کشور نیز دست یابد بهطوری که محدود ساختن نفوذ ایران در سوریه برای دمشق و مسکو بسیار دشوار خواهد بود.

از سوی دیگر این خبر بسیار دلهرهآوری نیز برای امنیت اسرائیل خواهد بود. این نخستین مرتبهای نیست که ترامپ با بیانیههای شتابزده خود به اسرائیل سیگنالهای هشدارآمیز مخابره میکند. در مارس ۲۰۱۸، ترامپ بیانیهای مشابه را برای خروج از سوریه اعلام کرد اما تنها ظرف مدت ۴۸ ساعت و بهدنبال لابیهای فشرده اسرائیل نظر خود را تغییر داد. بر اساس گفتههای منابع خبری در کاخسفید این افراد بههمراه برخی مشاوران ترامپ وی را متقاعد ساختند که اکنون زمان مناسبی برای اجراییشدن این تصمیم نیست چراکه امنیت اسرائیل را در معرض تهدید جدی قرار میدهد.

نکته دیگر آن است که خروج آمریکا از شمالشرق سوریه فرصت ترمیم و بازسازی نیروهای داعش را فراهم میکند. بر اساس گفته وزیر دفاع فرانسه، متحدان آمریکا در ائتلاف ضد داعش قادر نخواهند بود تا خود بدون وجود آمریکا این ائتلاف را ادامه دهند. این موضوع همچنین به معنای تنها ماندن کردها در مبارزه با داعش است در حالی که در معرض حملات نظامی ترکیه از شمال نیز قرار خواهند داشت.

این تحولات تنها میتواند مسیر استفاده داعش از خلأ قدرت در سوریه را فراهم آورد. هرچه قدرت داعش افزایش یابد دلایل ایران نیز برای ارسال افراد بیشتر به سوریه با هدف مبارزه با داعش نیز افزایش مییابد. خروج شتابزده آمریکا از سوریه میتواند موجب تضعیف ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا، مجوز ادامه زندگی به داعش، تهدید اسرائیل و افزایش قدرت و نفوذ ایران شود. در نهایت نیز نتایج این اقدام بر خلاف وعدههای ترامپ خواهد بود چرا که موجب افزایش کامیابی ایران خواهد شد.

مشاهده نظرات