اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  شیمی پل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی پروپیلن (Polypropylene)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

اسید استئاریک (Stearic Acid)

فروشنده: :  آسا صنعت ساتیا

1   کیسه تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  شیمی پل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی پروپیلن (Polypropylene)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

آنچه برای شما مهم است را اولویت‌بندی کنیدمدیریت 

آنچه برای شما مهم است را اولویت‌بندی کنید

چند سال پیش، یک استخدام‌کننده با آندره بدفورد (یک مدیر بازاریابی که با کوکاکولا و اسپرینت کار می‌کرد) تماس گرفت تا پیشنهاد نایب رئیسی در یک شرکت خرده‌فروشی بزرگ که در شهر دیگری بود را به او بدهد.

آندره مشتاق ایجاد یک تغییر شغلی بود و نسبت به این قضیه بسیار هیجان داشت. او می‌گوید «استخدام‌کننده اطلاعات فوق‌العاده ارزشمندی در مورد شرکت به من داد.»

«گرچه در خاطر داشتم که استخدام‌کننده از سوی شرکت استخدام شده و از آن حقوق می‌گیرد، از این رو، از او انتظار نداشتم تا علایق من را در اولویت قرار دهد.»

پیشنهاد کار مطرح شد و بسیار خوب بود. او با نقش و مسوولیت‌ها، حقوق اول کار، مزایای سلامتی و پرداخت پاداش خشنود بود. اما هنوز چیزهایی وجود داشت که آندره خواهان تغییر آنها بود.

«هر زمان که با یک پیشنهاد شغلی مواجه می‌شوم، همیشه آنچه می‌خواهم را به ترتیب اولویت می‌نویسم. هرگز این لیست را به اشتراک نمی‌گذارم؛ اما نقطه عطف من در مذاکرات است.»

اولین اولویت من زمان تعطیلات بیشتر بود؛ دومین اولویت تاریخ شروع دیرتر بود. او می‌گوید «من می‌خواستم تاریخ شروع را دیرتر بزنم تا بتوانم زمانی برای نقل‌مکان و سکونت در خانه جدیدم داشته باشم.»

او برنامه‌ای برای چگونگی بیان این درخواست‌ها ترتیب داد. پیام اصلی او این بود که با کلیت پیشنهاد راضی و خشنود است، اما می‌خواهد تعداد هفته‌های تعطیلاتی که در شغل فعلی‌اش دارد را حفظ کند.

«همچنین به رئیسم گفتم که سفر کردن من را به انسانی حرفه‌ای در کارم تبدیل می‌کند و من به این زمان تعطیلات برای مشاهده افراد و محیط پیرامونم نیاز دارم.»او همچنین توضیح داد که قبلا نقل‌مکان کرده بود و می‌دانست که دادن «زمان کافی»

برای این امر تا چه حد مهم است. آندره در طول مذاکره تلاش کرد تا فردی معقول و مثبت به نظر بیاید. او تعطیلات اضافی را حفظ کرد و گرچه رئیس آینده او می‌خواست تا او زودتر کارش را شروع کند، آندریا در نهایت حرفش را به کرسی نشاند.

«مدیر استخدام بر تاریخ شروع پافشاری می‌کرد؛ اما به نظرم او متوجه شد که این مساله برای من مهم است و من فقط با این دو درخواست وارد مذاکره شده‌ام.»او می‌گوید که برای به‌دست آوردن شغل تصمیم درستی گرفت. امروز آندریا یک مشاور مستقل است. او می‌گوید «من همیشه پذیرای فرصت‌های بزرگ هستم.»

دنیای اقتصاد

نظرات (1) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
دوست شما شناسه نظر: 304297 31 تیر 1396 - 22:39

عنوان مقاله از لحاظ دستوری غلط است.را علامت مفعول بی واسطه پس از فعل است آمده که نادرست است.آن چه که برای شما مهم است اولویت بندی کنید.این درست است.

ادامه
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...