eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 26523  
تاریخ انتشار: 24 آبان 1393
print

نکات مدیریتی

آیا می‌خواهید یک مدیر باهوش به نظر برسید؟

آیا تا به حال فکر اینکه از شما به‌عنوان باهوش‌ترین فرد گروه یاد کنند، هیجان‌زده شده‌اید؟ آیا دوست دارید پشت سر شما بگویند که فلانی بسیار باهوش است؟ چند بار در رویایتان، خودتان را نماد هوش و ذکاوت اطرافیانتان کرده‌اید؟

مترجم: میثاق شمشیری
منبع: INC

آیا تا به حال فکر اینکه از شما به‌عنوان باهوش‌ترین فرد گروه یاد کنند، هیجان‌زده شده‌اید؟ آیا دوست دارید پشت سر شما بگویند که فلانی بسیار باهوش است؟ چند بار در رویایتان، خودتان را نماد هوش و ذکاوت اطرافیانتان کرده‌اید؟
به نظرتان این فکر‌ها به خاطر مشکلات روحی نیست؟! نگران نباشید! شما هم مانند همه افراد هستید. هرکدام از ما، دوست داریم در هر جایی که هستیم از بقیه بهتر باشیم. باهوش‌ترین بودن برای همه ما لذت بخش است. اما اگر بقیه با شما با نیش و کنایه صحبت می‌کنند، وضعیت فرق می‌کند. «وقت یک بازنگری در دنیای مدیریتی شماست.»
اگر تا به حال دقت نکرده‌اید برایتان جالب است که بدانید، سوال‌ها به دو گروه دسته‌بندی می‌شوند. بعضی از آنها فقط نمایشی هستند و بعضی هم اساسی و جدی و برای یادگیری بیشتر پرسیده می‌شوند.
سوال‌های نمایشی اغلب با نیش و کنایه همراه هستند. شاید کمتر کسی باشد که با این سوال‌ها روبه‌رو نشده باشد. سوال‌هایی که جنبه یادگیری دارند اغلب پایه‌ای‌تر هستند. وقتی به این سوال‌ها جواب دهید یا حرف شما تایید می‌شود یا تکذیب. این سوال‌ها بیشتر محتوای علمی دارند و به تخصص و حرفه شما مرتبط هستند. وقتی کسی از شما سوال علمی می‌کند می‌خواهد که از شما چیزی یاد بگیرد و قصد تمسخر شما یا بزرگ کردن خودش را ندارد.
ولی همیشه وضعیت این‌طور نیست. متاسفانه در برخی از شرکت‌ها سوال‌ها رنگ نیش و کنایه به خود می‌گیرد. در این شرکت‌ها، جا برای سوال‌های تخصصی تنگ می‌شود. محیط این شرکت‌ها برای سوال‌های تخصصی و حرفه‌ای «خودمانی» نیست. وقتی کسی بخواهد سوال علمی کند، دیگران طوری رفتار می‌کنند که انگار فرد کارش را نمی‌داند. اگر جو حاکم بر محیط کاری در یک شرکت این‌گونه باشد، کسی جرات سوال پرسیدن ندارد. حتی اگر حرف شما را هم متوجه نشود، سرش را به نشانه تایید تکان می‌دهد تا آبروی خود را حفظ کند. وقتی کارمندان یک شرکت برای حفظ ظاهر مشکلات و سوال‌های خود را بیان نکنند، راه رشد و ترقی برای کارمندان بسته می‌شود.
این مشکل در شرکت‌های زیادی دیده شده است، اما همین تظاهر به عالم بودن در دانشگاه‌ها نیز اخیرا دیده شده است.
در یکی از سمینار‌های چندرشته‌ای در دانشگاه استنفورد- جایی که افراد به ندرت یکدیگر را می‌شناسند- از انتهای سالن، یکی از افراد میانسال جمع، دستش را بلند کرد و سوال‌های بسیار ساده‌ای پرسید. چند دقیقه‌ای به همین منوال سپری شد و همان شخص سوال‌های ساده متعددی می‌پرسید.
سوال‌هایی که او می‌پرسید در واقع ذهن بسیاری از افراد حاضر در سالن را مشغول کرده بود، ولی کسی جرات پرسیدن نداشت. سوال‌های او برای ظاهرسازی نبود، بلکه برای یادگیری بود. بعد از اینکه سوال‌هایش را پرسید ارائه‌دهنده سمینار گفت: «ببخشید آقا! نام شما چیست؟» او گفت: «کن ارو». تمام سالن برگشتند تا چهره یکی از برنده‌های جایزه نوبل را ببینند! به گفته گوینده بعد از تمام شدن سمینار، یکی از استادهای جوان هم که در آنجا حضور داشت، اذعان کرد که این سوال‌ها برای من هم جالب بود و چون فکر می‌کردم این مسائل بسیار ساده و ابتدایی است از پرسیدن آنها خودداری کردم.
آن استاد جوان تنها نیست. ما همگی دوست داریم باهوش‌تر یا حتی باهوش‌ترین فرد جمع باشیم. اما خودمان نیز دیگران را با سوال‌هایی که می‌پرسند قضاوت می‌کنیم. ولی به یاد داشته باشید؛ باهوش بودن و خود را باهوش نشان دادن با هم فرق دارد! برخی افراد به‌طور زیرکانه‌ای در یک زمان مناسب سوال‌های کنایه‌داری را مطرح می‌کنند و در زمانی که مفاهیم ساده و پایه‌ای را نمی‌دانند سکوت می‌کنند. برخی هم به درستی، برای درک مفاهیم اساسی، سوال می‌کنند. مطمئن باشید، دسته دوم بسیار سریع‌تر از دسته اول به هدفشان می‌رسند.
اگر می‌خواهید خیلی باهوش‌تر از آنچه که هستید نشان داده شوید، موارد زیر را به خاطر بسپارید:
قانون اول: اگر چیزی را نمی‌دانید خودتان را گول نزنید.
شاید این جمله را بارها شنیده باشید: «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.» همان‌طور که از این ضرب‌المثل پیداست در بسیاری از موارد، سکوت حربه‌ای است برای به ظاهر باهوش‌تر نشان داده شدن. شاید سکوت کردن در کوتاه‌مدت بتواند شما را باهوش‌تر نشان دهد، ولی در عوض راه‌های پیشرفت‌تان را نیز کور می‌کند. چراکه نادان به نظر آمدن باعث می‌شود تا شما دانش و دقت‌تان را افزایش دهید. اگر از این پله رد نشوید، نمی‌توانید رشد کنید.
قانون دوم: فضای پرسیدن سوال را فراهم کنید.
آیا به‌عنوان یک مدیر تا به حال سعی کرده‌اید تا محیط‌امنی را برای سوال‌های به ظاهر اولیه کارکنان خود فراهم کنید؟
در جایی که نشانه‌های باهوش بودن ظاهرِ سوال‌هایی است که افراد می‌پرسند، ندانستن تبدیل به یک تابو می‌شود. در چنین جوی، سوال پرسیدن سخت می‌شود و در نتیجه اگر کارمندان نتوانند مشکلات خود را با بقیه در میان بگذارند، به‌زودی به مشکل برمی‌خورند. نقش شما به‌عنوان یک مدیر این است که با ساختن یک محیط امن و ایمن اجازه دهید تا نواقص کارمندانتان برطرف شود. ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است!
بد نیست از دور به‌کار خود نگاهی بیندازید. به‌عنوان یک ناظر بیرونی، شما برای شرکتی که کارمندان اجازه پرسیدن، فهمیدن و رشد کردن ندارند چه آینده‌ای را پیش‌بینی می‌کنید؟

منبع :  دنیای اقتصاد

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/26523