از طرفی اندازه دولت نیز در کشورهای دنیا در راستای تعامل یا عدم تعامل دولتهایشان با جهانی شدن، دستخوش تغییراتی شده است. چراکه براساس منطق جهانی شدن، دولتها باید نسبت به کوچکسازی خود و واگذاری امور تصدیگری به بخش خصوصی و اصولا ایجاد و گسترش فضای رقابتی اقدام کنند. اثر جهانی شدن بر روی اندازه دولت در اقتصاد ایران نیز با توجه به بزرگ بودن اندازه دولت و توجه به این موضوع که ایران در آستانه الحاق به سازمان تجارت جهانی است در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج بیشتر این مطالعات تاییدکننده اثر مثبت جهانی شدن بر روی اندازه دولت است.
در جهانی شدن در واقع اقتصادهای ملی بازتر شده و بیشتر تحت تاثیر اقتصاد فراملی قرار میگیرند. صندوق بینالمللی پول، جهانی شدن را ادغام وسیعتر و عمیقتر تعریف میکند. به عبارت دیگر، جهانی شدن، رشد وابستگی متقابل اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق افزایش حجم و تنوع مبادلات کالاها، خدمات و جریان سرمایه در ماورای مرزها و همچنین از طریق پخش گستردهتر و وسیعتر فناوری است. مفهوم جدید دیگر، وضعیت دولت در عصر جهانی شدن اقتصاد است که سوالهای فراوانی پیش روی محققان قرار داده است.
سوالاتی از این قبیل که اصولا ویژگیها و وظایف دولت در عصر جهانی شدن کدام است؟ آیا اندازه دولت نسبت به قبل از فرآیند جهانی شدن کوچکتر میشود؟ آیا میتوان تصور کرد که دولت به همراه جهانی شدن بزرگ شود؟در روند رو به رشد جهانی شدن و پررنگ شدن نقش اقتصاد بازاری، ضمن اینکه دولت باید قواعد دست و پاگیر را حذف و بروکراسی را کاهش دهد؛ باید نقش مهمی را در برقراری قوانین و مقررات به ویژه در بخشهایی مانند بازار سرمایه و اعتبارات، صنایع مهم از قبیل ارتباطات، حمل و نقل و انرژی ایفا کند.
زیرا در جامعه مدرنی که تعداد زیادی کالا و خدمات تولید میشود و اکثر مصرفکنندگان اطلاعات کمی درباره آنها دارند این امر یک نیاز و ضرورت به شمار میآید بنابراین در یک اقتصاد بازاری نیاز شدیدی به برقراری قوانین و قواعد بازی و همچنین فراهم کردن دسترسی آسان به اطلاعات است. اما نیازی نیست تا دولت به جای بازار تصمیم بگیرد.
اعتماد