اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  شیمی پل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی پروپیلن (Polypropylene)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

اسید استئاریک (Stearic Acid)

فروشنده: :  آسا صنعت ساتیا

1   کیسه تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  شیمی پل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی پروپیلن (Polypropylene)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سکوت «جمشید بسم‌الله» شکستارز 

سکوت «جمشید بسم‌الله» شکست

جمشید میرابی معروف به جشمید بسم‌الله به بیان سرگذشت خود و تفسیر خاصش از مدیریت اقتصادی کشور از دوران تعدیل تا دوران احمدی‌نژاد پرداخته است.

مشروح گفت‌وگوی روزنامه «تعادل» با جشمید بسم‌الله در پی می‌آید:

 جمشید بسم‌الله از کجا آمد؟ چه طور شروع کرد؟

از خیلی زمان‌های قدیم که من این کار را شروع کردم طبق عادت همیشگی کارم را با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع می‌کردم تا اینکه کم‌کم این قضیه جا افتاد و من شدم جمشید بسم‌الله.

پایه اصلی کارم از سال ۶۶ تا ۷۲ در بازار بورس بود، نه در بازار ارز. آن زمان به صورت کامل در بازار ارز نبودم. در مقاطعی که احساس می‌کردم نرخ ارز به سمت بالا می‌رود، خرید می‌کردم و در مقاطع دیگر می‌فروختم. همیشه بچه‌ها وقتی وارد مدرسه می‌شوند شغل‌هایی برای خودشان انتخاب می‌کنند مثل خلبانی، پزشکی و ... من هم از بچگی دوست داشتم خلبان هواپیمای جنگی بشوم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد بازار ارز بشوم.

دیپلم علوم تجربی دارم ولی در زمینه بورس طی این سال‌ها سعی کردم تمام آمارهای بورسی را مطالعه کنم. به راحتی می‌توانم بگویم که به اندازه یک فوق لیسانس، اطلاعات از بازار بورس دارم و می‌توانم تحلیل کنم.

تازه دیپلم گرفته بودم که آن زمان با یکی از دوستانم که الان پزشک است، رفتیم کارگری در شهرک اکباتان. ساعت حدود 2 بعدازظهر بود که متوجه شدم در کنار کار بیل مکانیکی از ما می‌خواهند بیل بزنیم. خیلی عصبانی شدم و اعتراض کردم. بدون اینکه حقوقمان را پرداخت کنند ما را بیرون انداختند.

برادر بزرگم در آن زمان در بازار طلا بود. رفتم پیش برادرم در بازار و بعد از چند روز اسم فردی را شنیدم که در بازار زبانزد خاص و عام بود. اسمش آقای خسرو خالصی بود؛ از بزرگان سکه و طلای آن زمان و خیلی آدم شریف و با خدایی بودند. یادم نمی‌رود با ماشین مزدا ۱۰۰۰ قدیمی که داشت مرا به چهارراه استانبول برد و با بازار ارز آشنا کرد.

کارم را با ۲۵ هزار تومان پولی که از دوستم قرض گرفته بودم شروع کردم. در آن زمان با آن پول ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار می‌توانستم خرید کنم. بعد از یک ماه کار کردن ۵ هزار تومان سود داشتم. سود بازار برای من خوب بود آن روزها ولی خالی از ضرر هم نبود.

یادم می‌آید یک گروه مشتری داشتیم به اسم «فیوج». آنها نه ایرانی بودند و نه پاکستانی، چیزی مابین بودند و کار اصلی آنها جیب‌زنی بود. یک بار ۱۴۰۰ دلار از جیب من زدند. چند بار به این صورت زمین خوردم و بعد باز شروع کردم. شاید تنها چیزی که مرا در آن سال‌ها نگه داشت، علاقه به شغلم بود.

 ضرر و زیان کار شما باعث نشد که از بازار عقب بکشید؟

سال ۷۲-۷۳ بود که طرح تعدیل اجرا شد. این همان شروع برنامه یارانه‌های سال ۹۰ بود که با بی‌برنامگی شروع شد. قاچاق ارز به شدت افزایش پیدا کرده بود. تورم خیلی بالا رفته بود. یادم هست سکه از ۱۳ هزار تومان به ۶۵ هزار تومان رسید. کار کردن در آن شرایط خیلی سخت بود به دلیل اینکه سوءاستفاده‌های زیادی در بازار صورت می‌گرفت. در آن شرایط تصمیم گرفتم آن مقدار پولی را که دارم در شرکت‌های خودروسازی سرمایه‌گذاری کنم و شروع به خرید و فروش ماشین کردم. یادم هست از بازار مشوش آن روزها یکی از دوستان من ۱۰ برابر سرمایه اولیه‌اش سود کرده بود ولی من نتوانستم. از قدیم در بازار ارز گفته می‌شد که لازمه کار، پول زیاد نیست، صداقت در رفتار و گفتار است که باعث جلو رفتن می‌شود و شاید همین باعث شد که من از آن دوران با کمترین بهره بیرون بیایم.

 دوران طلایی برای صرافان در این ۲۶، ۲۷ سالی که شما در بازار هستید چه دورانی بوده؟

برای من که این همه سال در بازار ارز فعالیت می‌کنم هیچ دورانی، دوران طلایی نبوده. یک صراف همیشه در خطر است؛ شبیه یک مرغ که هم سرش توی عزا بریده می‌شود و هم توی عروسی. زمان‌هایی که وضع درآمدی دولت خوب است، کسب و کار رونق دارد، اجازه فعالیت به ما داده می‌شود، مشتری‌ها می‌آیند و معامله می‌کنند و عده‌ای در این میان پیدا می‌شوند که با جلب اعتماد یا پول شما را می‌برند یا چک تقلبی و در زمانی هم که وضع مالی دولت بد می‌شود، نخستین کسانی که ضرر می‌کنند صرافان هستند. خلاصه اینکه صراف‌ها در دو حالت در خطر هستند.

 این واقعیت داشت که ما چند سالی توانستیم نرخ ارز را ثابت نگه داریم؟

در زمان خاتمی بحث تک‌نرخی شدن ارز چند سالی مطرح شد. به نظرم این تک‌نرخی شدن بیشتر ظاهری بود ولی نوسانات خیلی کمتری داشت.

در آن زمان ما نفت ۲۵ دلاری می‌فروختیم و چرخ اقتصاد کشور در آن شرایط خوب می‌چرخید. دلیلش هم این بود که تورم تا حد زیادی کنترل شده بود.

آن روزها نرخ ارز تقریبا ثابت مانده بود و ارز زیادی وارد کشور می‌شد. اواخر فعالیت خاتمی بود که یک‌سری ادعا می‌کردند که صرافان از ثابت نماندن نرخ ارز در آینده اطلاع دارند و می‌گفتند که صراف‌ها شروع به خرید ارز و جمع کردن ارز از داخل بازار کرده‌اند.

همیشه این سوال برای من مطرح بود که یک صراف توان خرید چقدر دلار را دارد؟

یک صراف نهایتا بتواند ۱۰ میلیون دلار بخرد. اصل این صحبت‌ها در رابطه با صراف‌ها صحیح نیست. برای یک صراف گردش پولی خوب مهم‌ترین نکته به شمار می‌رود. این نیست که دلار بخرند که از نقطه A به نقطه B برسند. صراف می‌تواند مثل یک طلافروش موجودی‌کار باشد. با شروع دولت احمدی‌نژاد طلایی‌ترین دوران ایران، خاکستری‌ترین دوران ایران شد. به این خاطر که موقعی که ایشان در مسند بود، ما نفت را به بالاترین قیمت ممکن می‌فروختیم و ثروت زیادی داشتیم ولی الان دقت کنید که چه چیزی داریم و چه به جا مانده است.

 تصور دلار بالای ۳۰۰۰ تومان را می‌کردید؟

آن روزها وقتی دلار بین ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان در بازار معامله می‌شد، من به جرات پیش‌بینی تا ۲۸۵۰ تومان را می‌کردم و برای این کار هم دلیل داشتم.

ببینید حدود ۱۰ سال بود که نرخ ارز تقریبا ثابت مانده بود. تورم حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد است و نرخ دستمزد هر ساله بیشتر می‌شود. نرخ تورم مصرفی هم در کنار آن در حال افزایش است و روی تورم تاثیر می‌گذارد. چاپ اسکناس هم داریم. همه اینها جمع شده بود و یک پتانسیل ایجاد کرده بود که آقای احمدی‌نژاد و تیم اقتصادی وی با عملکرد ضعیف و اشتباه به این قضایا دامن زدند. مشکلات اقتصادی که الان هم می‌بینیم به جرات می‌توان گفت که حاصل همان عملکرد است.

تیم اقتصادی آقای احمدی‌نژاد واقعا ضعف مدیریتی داشت، به دلیل اینکه اگر فردی توان مدیریتی ندارد باید جای خود را به فردی صالح بدهد. مگر این میز چقدر ارزش دارد که ۷۰ میلیون ایرانی به این صورت دچار مشکلات اقتصادی شوند؟

یک حاج آقا داشتیم که پشت میزش نوشته بود «خدا کند پُستمان پَستمان نکند». متاسفانه الان اینطور نیست. یعنی تو کشور ما اینطور نیست. یک نفر که پشت میز می‌نشیند، فقط می‌گوید من می‌توانم.

ماجرای دستگیری شما به چه صورت بود؟

شهریور ۹۱ دلار بین ۲۰۵۰ تا ۲۱۰۰ رسیده بود. بازار ارز ایران پر از سرو صدا بود. به نظر من مردمی بودند که کارشان این نبود. حتی خانم‌های خانه‌دار می‌آمدند دلار خرید و فروش می‌کردند. آن زمان اینجا انبوهی از جمعیت بود که در بازار تردد می‌کرد و تردد در بازار افشار به سختی صورت می‌گرفت به نحوی که خود کاسب‌های بازار هم کنار نشسته بودند و فعالیت نمی‌کردند.

قبل از دستگیری فکر نمی‌کردم بازار امنیتی شود و ماموران نیروی انتظامی وارد بازار شوند. خود ما به مردم می‌گفتیم دلار نخرید، فردا امثال ما را دستگیر می‌کنند. آنها رفتند و ما بازداشت شدیم چون فکر کردند ما قیمت‌ها را بالا می‌بریم. من ۱۳ مهر بود که بازداشت شدم. آن روز حدود ۹۰ نفر بازداشت شدند. همان روز دلار ۳۶۶۰ تومان بود.

همان روزها بود که معاون اول رئیس‌جمهور اسم من را یعنی همان جمشید بسم‌الله را آورد و عامل تعیین نرخ بازار معرفی کرد. عنوان اتهامی من اخلال در نظام ارزی کشور بود. حدود سه ماه و نیم بازداشت بودم. اصلا مسخره است! شخصی بخواهد نرخ ارز را در یک کشور تعیین کند. در هر کشوری بالاترین قدرت نظام ارزی آن کشور را بانک مرکزی دارد. اصلا شخص توان نرخ‌گذاری روی ارز را نمی‌تواند داشته باشد. آن روزها حتی شایعات اینقدر زیاد بود که می‌گفتند جمشید بسم‌الله با چند نفر از برادرهایش شبکه مافیایی ارز تشکیل داده‌اند.

شروع فعالیت دوباره شما بعد از آزادی از چه زمانی بود؟

من از ابتدای سال جدید کارم را شروع کردم. منع فعالیتی نداشتم. به انتخاب خودم برای مدتی کنار رفتم و بعد از مدتی احساس کردم که باید به بازار برگردم. از زندان هم استفاده کردم. با شروع دولت روحانی بازار ارز به سمت پایین حرکت کرد تا زمانی که آقای سیف اعلام کرد ۲۹۱۰ تومان کف قیمت بازار است. به نظرم آقای سیف کار درستی انجام دادند. دلار ارزان به اندازه دلار گران برای اقتصاد مضر است. دلار ارزان، واردات و قاچاق را افزایش می‌دهد. به نظرم دنبال جزئیات کار سیف نباشید. باید این کار انجام می‌شد که بازار به ثبات برسد و ما طی زمان به این ثبات می‌رسیم.

 آخرین حرف‌ها.

زمانی که از زندان آزاد شدم در موتور جست‌وجوی گوگل با جست‌وجوی اسم جمشید، اسم من بالاتر از اسم جمشید مشایخی بود. این در حالی بود که ایشان سال‌ها فعالیت هنری داشتند و این به لطف آقای رحیمی بود که من بالاتر از ایشان قرار گرفتم. آقای رحیمی باعث بین‌المللی شدن من شدند. در نهایت امیدوارم بازار ارز ایران بازار سالمی باشد و طی سال‌های آینده با ثبات بیشتری حرکت کند.

ایسنا

  • مطالب مرتبط
نظرات (15) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
Mehrdad شناسه نظر: 134729 8 تیر 1393 - 14:26

AAFARIN BAR TO ,KE YEK SHAKHSE KHOD SAAKHTEH HASTI.

ادامه
هموطن شناسه نظر: 134733 8 تیر 1393 - 14:50

قابل توجه یک سری مثلا دکتر : خدا کند پستمان پستمان نکند

ادامه
milad شناسه نظر: 134736 8 تیر 1393 - 14:59

مطمئنید این حرف ها حرف های جمشید بسم الله هستند؟؟
بیشتر شبیه حرف های اقای روحانی و دار و دسته ایشونه

ادامه
بازنشسته شناسه نظر: 134737 8 تیر 1393 - 15:1

باز هم دلار رو به سقوط گذاشت و شما جمشید بسمه الله را وارد بازار کردید........!

ادامه
حسین شناسه نظر: 134739 8 تیر 1393 - 15:34

روزگاری بد با احوالی پریشان حال و مجهول. دیگر به هیچ کس اعتماد نیست حتی ...

ادامه
امید شناسه نظر: 134740 8 تیر 1393 - 15:36

البته اینا انقدر هم که سعی می کنن نشون بدن معصوم نیستن واقعا ... سرچشمه بسیاری از شیطنت ها دست همین دلال های بازار بود

ادامه
فلک زده شناسه نظر: 134744 8 تیر 1393 - 17:26

آی ایها الناس ارز و دلار رو ول کنید بپسبید به افزایش نرخ مواد غذایی (مخصوصا لبنیات، گوشت) که لحظه به لحظه گرونتر میشه با فرض اینکه به گاوهای زبون بسته بجاب علوفه اسکناس دلار میدادند نباید قیمت گوشت و لبنیات اینقدر گرون بشه.
ب

ادامه
ناصر شناسه نظر: 134748 8 تیر 1393 - 18:56

آقا میلاد . مطمئن نیستم که حرف جمشید بسمالله باشد اما اطمینان دارم که پاک ترین دولت تاریخ اقتصاد و اخلاق و .... را رکورد دار نا پاکترین نا پاکها کرد .

ادامه
حسن شناسه نظر: 134749 8 تیر 1393 - 19:34

آقای رحبمی خودش داره در کوزه می افته

ادامه
جواد شناسه نظر: 134753 8 تیر 1393 - 20:26

ملت چقدر شما پرتید

یک زمانی دارو دسته احمدی اومدند بگند انفجار نرخ دلار کار ما نبوده دستورات از جای دیگری بوده

گفتند کار جمشید بوده به اسم الله

در ضمن اگر حتی درصدی پولهای نفت برگردد دلار همان 700 تومن هم نمی ارزد - صدها هزار میلیارد ذخیره ارزی داشتیم

ادامه
فرزااااااااااااااااام شناسه نظر: 134768 9 تیر 1393 - 11:26

بنده هیچ امیدی برای کاهش قیمت های کاها ندارم
پس دلار اگر 1200 تومان هم بشود
پراید همان 22 میلیون تومنه ( 3 میلیون تومنی )
پفک نمکی همان 1200 تومنه ( 250 تومنی )

کاش یه کشوری بود که ما بدبختهارو تحویل میگرفت

ادامه
مازیار شناسه نظر: 134819 9 تیر 1393 - 19:25

الخبایث للخبیثین حکمت است.
فقط من نفهمیدم عدد2850 رو از کجا آورده؟؟؟؟؟؟؟؟

ادامه
رضا شناسه نظر: 134830 9 تیر 1393 - 22:39

از معاون اول احمدی نژاد که قشنگ تر صحبت کرده

ادامه
پیمان شناسه نظر: 134847 10 تیر 1393 - 11:46

اوایل راجع به بابک زنجانی هم همینا رو میگفتند حالا اینم یک سال دیگه گندش در میاد

ادامه
علی میرزایی شناسه نظر: 134922 11 تیر 1393 - 8:59

به مازیار عزیز
این عدد که بنده بهش رسیده بودم . از معیار های مانند NAV . GDP قابل محاسبه بود . دلار در زمان خاتمی 2800 می ارزید . در زمان احمدی و بعد از تحریم باید عدد های بالای 3500 را می دید چون به شدت GDP ایران پایین آمده بود .
موفق باشید

G.D.P = تولید ناخالص داخلی
N.A.V = ارزش خالص داراییها

ادامه
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...