ظرفیت جذب سرمایه گذاری در یک صنعت به پارامترهای متعددی بستگی دارد که برخی از آنها مربوط به همان صنعت و برخی مربوط به فضای اقتصادی جامعه است و برخی دیگر به فضای سرمایه گذاری در سایر بخش ها بستگی دارد به طور کلی هر چه امنیت سرمایه گذاری در جامعه بیشتر باشد ظرفیت جذب سرمایه نیز بیشتر می شود.
به گزارش ارانیکو و به نقل از «فولاد نیوز»؛ می توان گفت هر چه قوانین و مقررات حاکم بر صنعت شفاف و باثبات باشد میزان جذب سرمایه در آن صنعت بیشتر می گردد و هر چه حمایت های دولتی چه آشکار و چه پنهان از صنعتی بیشتر باشد میزان ظرفیت جذب سرمایه گذاری در آن صنعت افزایش می یابد.
علاوه بر موارد ذکر شده خود صنعت نیز باید دارای مشخصه های باشد تا بتواند برای سرمایه گذاری جذاب باشد وجود مواد اولیه در دسترس و سهولت دستیابی به آن ها یکی از مهمترین ویژگی هاست.
در صنعت فولاد وجود معادن سنگ آهن و زغال سنگ در کنار وجود انرژی باعث گردیده تا همواره این صنعت از جذابیت های لازم برای سرمایه گذاری برخوردار باشد علاوه بر آن هر چه تقاضا برای محصولی بیشتر باشد میزان تقاضا برای سرمایه گذاری در آن بخش بیشتر می گردد. در نهایت یک سرمایه گذار بین محصولات و بازارهای مختلف حق انتخاب دارد هر چه بازده اقتصادی در یک صنعت بیشتر باشد تقاضا برای سرمایه گذاری در آن صنعت افزایش خواهد یافت.
شبکه بسیار پیچیده ای از ارتباطات و عوامل اثرگذار و ... وجود دارند که بستر لازم برای جذب سرمایه گذاری خارجی و جلوگیری از فرار سرمایه های داخلی را ایجاد می کنند.چنانچه ادعا می شود حتی رفتار و سخنان و مصاحبه های رییس جمهور، وزرا و نمایندگان مجلس می تواند فضای کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد .
تفکر حاکم بر برنامه ریزی در صنعت فولاد یک تفکر خطی و مکانیکی است از این رو همواره و در واقعیت اختلاف زیادی میان اعداد و ارقام برنامه ریزی شده برای تولید فولاد با ارقام محقق شده وجود داشته است نکته اینجاست که دلایل عدم تحقق و دستیابی به ارقام برنامه ریزی شده هیچگاه مورد کنکاش علمی و کارشناسی دقیق و اثربخش قرار نمی گیرد.
به طور کلی در کشور و در بحث توسعه یک نگاه تک بعدی بر مفهوم توسعه حاکم است مفهوم توسعه در فولاد هم در دستیابی به رقم تولید بالاتر خلاصه می شود در واقع هرگاه از توسعه صنعت فولاد بحث می شود تنها به ذکر ارقام تولید اکتفا می گردد در حالی که صنعت فولاد کشور به لحاظ محقق و دانش پژوه و وجود مراکز تحقیقاتی در مضیقه است.
شاید بتوان در یک کلام عمده ترین چالش صنعت فولاد را نبود یک استراتژی و نقشه راه به ویژه برای توسعه کیفی این صنعت برشمرد عدم وجود استراتژی تبعات و چالش های بسیاری را برای این صنعت به وجود آورده است این صنعت به دلیل این که استراتژی ندارد پس قادر به ایجاد توازون در زنجیره تولید نمی باشد و طرح های فولادی بدون ایجاد توازون، صرفه اقتصادی نخواهند داشت.