اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  شیمی پل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی پروپیلن (Polypropylene)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

اسید استئاریک (Stearic Acid)

فروشنده: :  آسا صنعت ساتیا

1   کیسه تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

دی اکسید تیتانیوم (Titanium Dioxide)

فروشنده: :  شیمی پل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

پلی پروپیلن (Polypropylene)

فروشنده: :  سالارشیمی

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فرش‌ به‌ عرش می‌رسد؟نساجی و پوشاک 

فرش‌ به‌ عرش می‌رسد؟

حسین حلاج: رودنکو در کتابی که در سال 1953 در روسیه منتشر کرد به مناسبت اکتشافات قدیمی ترین فرش دستباف ایرانی نوشته است:«از فرش مذکور و پارچه‌هایی که در پازیریک کشف شده، تاریخ بافت قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می‌شود.»

حسین حلاج: رودنکو در کتابی که در سال 1953 در روسیه منتشر کرد به مناسبت اکتشافات قدیمی ترین فرش دستباف ایرانی نوشته است:«از فرش مذکور و پارچه‌هایی که در پازیریک کشف شده، تاریخ بافت قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می‌شود.» روند تولید فرش دستباف در ایران را می‌توان تا اواخر دوره ساسانی هم پی گرفت. مهمترین فرشی که از این دوران به دست آمده است «فرش آناتولی» نام دارد.

اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می‌شود زمان سلاطین صفوی به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول و شاه عباس کرده‌اند. تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد و استرآباد از جمله مراکز فرشبافی در این دوره بودند. پیش از پایان قرن شانزدهم فرش‌های ایرانی با آن طرح و نقش دلبرانه، وارد اروپا شدند. فرنگیان قرن هجدهم، فرش‌های ایرانی را«باغ‌های آتلانتیس» می‌نامیدند.

قرن نوزدهم زمانی بود که قالی‌های ایرانی، به‌ویژه فرش‌های نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. در زمان قاجار شرکت‌های انگلیسی آمریکایی و آلمانی (1883 م) به‌طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاه‌هایی در تبریز، سلطان آباد (اراک) و کرمان کردند تا حاصل دسترنج هنرمندان ایرانی را به‌طور انحصاری به بازار‌های حریص اروپا و آمریکا گسیل دهند. روند تجارت فرش تا دوران پهلوی، با مشارکت آمریکا و اروپا تقریبا به همین روال ادامه پیدا کرد. در این دوره دستگاه فرش ماشینی نیز وارد ایران شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی «مرکز ملی فرش ایران» با هدف معرفی جایگاه ارزشمند فرش دستباف ایران، حمایت از بافندگان و دست­‌اندرکاران فرش و توسعه صادرات این محصول پایه گذاری شد. 

صادرات فرهنگ به دیار فرنگ

فرش ایرانی «مینیاتور» عشق و فرهنگ است. حکایت مردمان کوچ رو و بافندگان عاشق را در سینه دارد و به همین دلیل، طی سالیانی که برخانه‌های اعیان و فرنگیان حکمرانی می‌کرد، دل را به تعظیم وامی داشت. چین و شکن فرش‌های ایرانی چنان با تاروپود عشق عجین شده بود که بافته هیچ کشوری یارای دلبری نداشت. آلمان، فرانسه، ایتالیا، سویس، سوئد، بریتانیا کشورهای اسکاندیناوی، روسیه، آمریکا، کشورهای حاشیه خلیج فارس و هفتاد کشور دیگر، مقصد گلبوته‌های ابریشمی ایرانی بودند. 

فرشی که از عرش به فرش رسید!

سودآوری ارزی از محل صادرات فرش طی دهه 50 تا اواسط دهه 80 سهم عمده‌ای را در میان درآمدهای ارزی کشور به خود اختصاص داده بود. بافندگان ایرانی در سال 50 به 52 کشور جهان فرش صادر می‌کردند. ارزش وزنی صادرات فرش ایران در آن سال 12850514 کیلوگرم و ارزش ارزی آن 5747825285 ریال بود. در سال 1383 صادرات فرش ایران به 83 کشور انجام می‌گرفت. آن سال 20470721 کیلوگرم فرش صادر و 4359969467553 ریال ارز به کشور وارد شد. با روی کار آمدن دولت نهم، سهم ایران از بازار جهانی فرش به‌طور هولناکی کاهش یافت، به گونه‌ای که در پایان دولت احمدی نژاد، کشورهایی که مشتری فرش ایران بودند به 32 کشور و میزان صادرات فرش ایران به 5950000 کیلوگرم کاهش پیدا کرد.

در دولت نهم، سیاست‌های حمایتی از فرش (هم صنعتی و هم دستباف) تعدیل گردید. در این دوره هشت ساله، بسیاری از قالیبافان دست از بافت قالی شسته و به کارهای دیگری مشغول شدند. بازار فرش دستباف کاشان و کرمان، به رکود دچار شد. این میان، هجوم دلالان به بازار فرش هم، زخمی بود بر پیکر مجروح فرش. سوداگران در این بازار، هرجا که توانستند ارزان خریدند و گران فروختند. آنجا هم که تیغشان نبرید، خرده در خامه کردند و فرش‌های دستباف بدلی بافتند. وقتی که پای این فرش‌های بدلی به بازار فرنگ باز شد، نخستین زخم کاری به اعتبار بافندگان ایرانی زده شد. تجار اروپایی به فرش ایرانی بی‌اعتماد شدند نتیجه آن شد که سهم صادرات فرش هر روز کمتراز پیش می‌شد. حالا رقبایی هم شاخ و شانه می‌کشیدند. 

قافیه را به رقبا باختیم

شاید سوداگران بودند که تخم لق فرشبافی را توی دهان رقبا شکستند. چین، سنگاپور، نپال، ترکیه و پاکستان، عرصه را که مهیا دیدند صندلی را از زیر پای فرش ایرانی کشیدند. پاکستان پیش از این 10درصد سهم صادرات فرش دنیا را در اختیار داشت، اما اکنون سهمش از بازار فرش جهان به 5/24درصد رسیده است. هند با 24‌درصد‌، نپال با 7/10‌درصد‌، چین 10‌درصد و ترکیه 2/6‌درصد از دیگر رقبای ایران به شمار می‌روند. سهم ایران که قبلا بیش از 30درصد در بازار‌های جهان بود، رو به کاهش گذاشته است. برای این شکست می‌توان دلایل چندی را برشمرد. مهمترین آنها قطعا، عدم توجه دولت به بافندگان فرش دستباف است. دولت‌های نهم و دهم، با وجود برخورداری از منابع عظیم درآمد نفت، به فکر ایجاد زمینه‌های زیرساختی بودند.

در عرصه فرش دستباف هم، دولت احمدی نژاد به رغم شعارهایش، اقدامی برای ایجاد تعاونی‌های تولیدی انجام نداد. در این دوره، بیمه کارگاه‌های بافندگی به فرجام نرسید. در کنار آن، حتی به مقابله با قاچاق گسترده فرش ایرانی هم پرداخته نشد. مضاف بر آن، در شرایطی که، رقبای ایران، از ظرایف و امکانات موثر در اصالت فرش ایرانی محروم بودند، صادرات گسترده پشم خام به آن کشورها انجام می‌گرفت. در آن دوران، تاخیر در پرداخت یارانه‌های صادراتی و عدم تناسب یارانه‌ها با ارزش گذاری گمرکی نیز باعث بی‌رغبتی صادرکنندگان شده بود. مجموع این عوامل باعث شد تا فرش ایران جایگاه صادراتی خود در سطح دنیا را از دست بدهد و بعد از 3000 سال زخمه زدن بر تار و پود قالی، دسته‌های خسته و دل‌های شکسته حاصل قالیباف ایرانی باشد. 

دارهای خاموش

سال‌های رونق فرشبافی در ایران، دو مزیت عمده و ناب داشت که این روزها کمتر پیدا می‌شود. اول رسم قالیبافی بود که در خانه قالیبافان به ارث نزد دختران و پسران بافنده می‌ماند و نقش نگاره‌ها و نقش خوانی ها، چونان اسطوره‌ها سینه به سینه منتقل می‌شد. خانواده‌های قالیباف، طبق یک سنت مقبول، قالیباف و قالیباف‌زاده و قالیباف پرور بودند. خانه قالیبافان هم کارگاه بود و هم آموزشگاه. بعد که پای مدرنیزه به خانه‌ها باز شد و دولت متولی امر آموزش مردم گردید، غفلت عمده‌ای در عرصه شغل‌های سنتی رخ داد. نتیجه این تغافل، نابودی بخش اعظمی از مشاغل سنتی در کشور بود. نظام آموزشی که عالی شد، بسیاری از فرزندان قالیبافان در پی ادامه تحصیل از شغل و هنر اجدادی فاصله گرفتند. از سوی دیگر، ازدواج هر دختریٰ به معنای ترک کار یک قالیباف بود که هرگز هم جایگزین نشد. آیا دولت مقصر بزرگ نیست؟ اگر طی این سال ها، مراکز فنی و حرفه‌ای به آموزش بافندگی بها می‌دادند و این فن و هنر متعالی را قدر می‌دانستند، الان کشور انبوهی نیروی تحصیلکرده و بافنده‌های زبر دست داشت.

حق گرفتنی است

رئیس مرکز ملی فرش ایران با اشاره به افزایش ۱۴درصدی صادرات فرش در سال 93 نسبت به سال گذشته گفته است: «صادرات فرش دستباف در سال ۹۳ از مرز ۳۲۰ میلیون دلار گذشته و ما سعی می‌کنیم این روند در سال 94 رشدی فزاینده هم داشته باشد.» برپایی نمایشگاه فرش دستباف برای معرفی فرش ایرانی به بازار‌های جهانی، تسهیل در امر صادرات فرش، حمایت از بافندگان، پرداخت تسهیلات به کارگاه‌های فرشبافی، فراهم آوردن زمینه‌ها برای بیمه بافندگان و حمایت از بافندگان به عنوان هنرمندان از مهمترین اقداماتی است که برای بازگرداندن فرش ایران به جایگاه رفیع و در خورش در شرف انجام است. در همین حال معاون وزارت امور خارجه در گفت‌وگو با حمید کارگر، رئیس مرکز ملی فرش ایران از آمادگی برای تلاش در تسهیل و حمایت از صادرات فرش دستباف ایران خبر داده است. 
 

آرمان امروز

  • مطالب مرتبط
نظرات (0) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
اولین نظر را شما ارسال کنید.
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...